2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7047098 بازدید | 684578 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



چ خوب فمبیون یک یا دو؟؟؟  تاريخ انقصاش مال کی هستش؟؟؟  قیمتش هم اندازه اینجا ...

فعلاً فقط ۱ رو برام آوردن ولی آنلاین دیدم که ۲ و ۳ هم هست که بشه خرید.

انقضاش ۲۰۲۰/۱۰ هست. یعنی یک سال وقت داره.

بسته ۶۰ تایی قیمتش بین ۳۰ تا ۴۰ یورو هست.

وقتی کسی اندازه ا‌ت نیست، دست بـه اندازه ی خودت نزن...
آره فکر نکن رییس یا همکارت دلشون برات میسوزه  رئیس که استرس میگیره که از این به بعد باید همش د ...


حق با شماست عزیزم،،  دقیقا صحبت هاتون درمورد محیط کار من صدق میکنه، ممنون از یادآوری این جو،،  

وایرمبارکه امروز دوتا فندوق بهت اضافه شدن، دلم واسه انتقال تنگ شد! هم سخته و هم شیرینه. امیدوارم هرد ...


ممنونم عزیزم،  نه اتفاقا من سیکل بلند بودم، امپولهامم اولش بوسرلین بعد بهش سینال اف و اچ ام جی اضافه شدش

خوب بعد چکار کردید.مال همسر من مورفولوژیش ۲درصد اینو داره ای و سی و کلومفین میخوره

مورفو همسرم اون موقع 4 بود، موقع میکرو 2،تحرک a اوایل 8 بود، موقع میکرو 0

Iui اول همه چی عادی بود فقط شانس نداشتم یا اون موقع قسمت نبود، تا فاصله iui دوم همسرم تب میکنه شدید میریم طب سنتی، بدون بررسی حجامت زیر ناف انجام میدن، به امید اینکه شرایط خوب شده میریم iui دوم

همون روز iui دوم معلوم شد خیلی اوضاع خراب شده، جنین شناسی گفت کنسل کنین که ما دوست داشتیم انجام بدیم،و دوباره همسرم نمونه داد ولی یه مدیوم تو ظرف قبل از نمونه گیری ریختن و گفتن واسه میکرو هم اومدین یاد آوری کنین از همین مدیوم بریزم و نمونه بده همسرم تا راحت تر از هم باز بشن اسپرم ها

و گفتن دیگه باید میکرو کرد اگر نشد

ما هم منتظر پری دوم بعد از iui بودیم که یه شب همسرم بیضه درد شدید گرفت، اورژانسی رفتیم بیمارستان، به پیچش نیمه کامل بیضه شک کردن و رفت اتاق عمل

که خدا رو شکر پیچش نبود، علت التهاب بیضه به خاطر دلیل نامشخص(شاید کمپرس یخ گذاشتن به جای آب سرد گرفتن علتش بود، شاید) 

آخرای عمل اومدن طبق معمول سوند بذارن که متوجه میشن تنگی مجرای شدید داره همسرم

(چیزی که این اواخر دکتر خودش شک کرده بود و باید سیستوسکوپی میشد همسرم، تو اتاق عمل کشف شد) 

موقع ترخیص هم گفتن دو هفته باید سوند همون جا باشه

و بعد عکس RUG باید بگیره، اگر تنگی خوب شده بود که هیچی اگر نه باید یه عمل دیگه میکرد

دیگه بعد از اون عمل آخر هفته اورژانسی رفتیم پیش دکتر خودش 

اون هم گفت یک ماه بعد از بهبود RUG 

اون یک ماه هم گذشت و تقریبا شده بود اسفند ماه، عکس RUG رو گرفت، معلوم شد تنگی مجرای شدید هست هنوز

نمیدونم شاید تمام مشکلات جبران ناپذیری که به همسرم وارد شده بود همون تنگی مجرا بود

(یه چیز دیگه همسرم تا قبل از عمل اول، بعد از سن بلوغ همیشه سوزش ادرار داشت و کلی دوا و دکتر ولی نفهمیدن، این قدر که تو مرکز ناباروری هم به دکترش نگفت سوزش داره، همیشه هم ترشحات خونی داشت همسرم، که تو مرکز براش سونو و آز نوشتن فهمیدن سنگ کلیه و نمای اکوژن تو مثانه داره، 

بعد از عمل میگفت بعد از سالها بدون سوزش ادرار کرده بود) 

حالا همه اینا بماند، بعد از عید یک بار اتفاقی دیدم رنگ مایع اسپرم قهوه ایی شده، دوباره سریع رفتیم دکتر خودش، آز اسپرم و ادرار داد، فهمیدیم عفونت و خون تو مایع منی هست و علت همون تنگی مجرا بود، یه دوره آنتی بیوتیک تراپی شد با افلوساکسین چون نباید با عفونت مجدد عمل میشد، بعدش که خوب شد، عمل دوم که همون سیستوسکوپی رو انجام دادن، دوباره دو هفته سوند وصل بود به همسرم، بعدش هم تا یک ماه باید خودش صبح و شب هر بار 20 دقیقه سوند رو وارد مثانه می‌کرد و بیرون می آورد

این از همسرم که کلی اذیت شد و حالا بماند این مدت دوبار dfi. داد که دفعه اول 35 بود و دفعه دوم 38.5

و حالا بماند یه بار به دور از جون سرطان بیضه شک کردم و رفتیم دکترش، براش سونو نوشت و فهمیدیم واریکوسل هم به کلکسیون همسرم اضافه شده ولی گرید 1

حالا خودم بعد از بهبود همسرم به دردهای پریودم شک کردم و گفتم باید بررسی بشه، که فهمیدم بله یه کیست آندومتریوما 4 سانتی تو تخمدان چپ دارم و کلا آندومتریوز گرید 3

یه مدت هم در گیر اون بودم که عمل کنم یا نه و هر کس هم یه چیزی میگفت، خیلی حالم خراب بود، در کنارش سر خود رفتم آزمایش های ایمنی و انعقادی هم انجام دادم که اونجا مشکلی نبود

دیگه آذر ماه بعد از مدتها با دکتر خودم ویزیت شدم، دید حسابی قاطی کردم و دارم زیادی خودمو  همسرم رو میجورم

یهو گفت سیکلت رو شروع میکنم(روز دوم پریود رفته بودم) 

گفت روز 21 سیکل استرادیول بخورم و دوم یا سوم سیکل بعد برم که تحریم تخمدان به روش آنتاگونیست شروع بشه

اونها هم رفتیم و رسید روز پانکچر 

بعد از به هوش اومدن، دکترم گفت یه خبر خوب و یه خبر بد دارم، 

خبر خوب اینکه 18 تا تخمک داشتم

خبر بد کل اسپرم های همسرم بهم چسبیده بودن و باز نمی‌شدم، گفت رضایت میدی تخمک فریز کنیم؟ و گفت میدونی که مقاومت تخمک به فریز کمتر از جنین هست، گفتم باشه 

منم هاج و واج مونده بودم که ما تو ظرف مدیوم هم گفتیم بریزن، پس چرا نشد، که یهو دکترم اومد گفت خدا رو شکر موفق شدن و تونستن چند تا جدا کنن 

هیچی دیگه ما هم سه روز پر استرس رو گذروندیم و تا بهمون گفتن 13 تا جنین کلی از خوشحالي گریه کردیم باورمون نمیشد، 12 تاش رو فریز کردن تو سه بسته، یکی رو انداختن دور به درد نمیخورد

دیگه بعدش هم باید پری سوم میرفتم برای انتقال، تو این مدت هم خیلی وسوسه میشدم که لاپرا کنم یا نه، ولی دیگه اعتماد کردم به حرف دکترم و نرفتم،چون گفته بود اول دوبار انتقال اگر نشد لاپرا بعد دوباره انتقال

 فقط همون طب سنتی که از شهریور سال قبلش رفته بودم نکات تغذیه اش رو رعایت کردیم 

بعد هم با یک کیست آندومتریوما سمت چپ و سه تا کیست ساده تخمدان راست و دو تا فیبروم، و آندومتریوز وارد سیکل بلند انتقال شدم 

اون سه تا کیست ساده از بین رفت، انتقال دادن و در اوج نا امیدی و بدون هیچ استراحتی، جواب مثبت بود

عزیزم سلام  واقعا!!! نمیدونم چرا کم تشکیل شده ان شاالله با همین ها مامان میشی، اما اگر سوالی ...


سلام عزیزم،  بله صبح همون دوتا رو برام انتقال دادن دکتر انتقال دهنده هم خانم اشرفی بود میشناسینش؟  کارش خوبه؟ 

خانم کریمی کیه نمیشناسمش؟؟؟؟  تا حالا نرفتم طب سنتی ولی کلا من سرمایی هستم یعنی زود بدنم سرد میشه و از سرما گریزونم نمیدونم به طبع ربط داره یا نه

عزیزم سلام  واقعا!!! نمیدونم چرا کم تشکیل شده ان شاالله با همین ها مامان میشی، اما اگر سوالی ...


راستی یکی از خانمها اصرار داشت که دکتر شیوا براش انتقالشو انجام بده و یکی هم اصرار داشت دکتر مشایخی بیاد،  ولی بقیه مون با دکتر همون شیفت که اشرفی بود انتقال دادیم، واقعا یعنی خیلی فرقشونو یا اونا به خودشون اینطوری تلقین کرده بودن؟؟؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز