عقد بودم..شب خونشونذخوابیدم ش و ر ت م رو تو رختخواب جا گذاشته بودم. هنوز که یادم میاد حالم بد میشه..اونم داده بودذبه شوهرم...لعنتی ننداخته بودذسطل اشغال که ما خجالت نکشیم.
خودم ک ک اندوم تو اتاق بود خواهرشوهرم دیده بود زحمت کشبد ب همه گفت البته بسته بود😂
جاریمم میگف هفته اول عقد گوزیده پیش مادرشوهر۰😂😂😂😂
وایییی ما سنتی ازدواج کردیم به مامانم گفتم وقتی تو محضرخطبه عقد رو خوندن ومراسم عقد تو محضر تموم شدبعد من به پسره یعنی همون شوهرم بگم ببخشید مزاحمتون شدم خداحافظ و با شما بیام خونه ی بابا؟
من و شوهرم دوران عقد اصلا صمیمی نبودیم و خیلی سرد بودیم‌حتی یبار همو نبوسیدیم نهایت دست میدادیم باهم😵💫
روز عروسی لباس من پفش زیاد بود خیلی سخت بود نشستن تو ماشین
شوهرم برگشت گفت میخوای برو عقب بشین😐😐یعنی انگار یه سطل آب داغ ریختن سرم
قیافه من😐🥴
من عقدم یه شب قبل خوب داشتیم تو گوشی نامزدم عروس هلندی هایی که صحبت میکردن رو نگاه میکردیم صبح صدای گنجشک میومد و من خواب آلود بودم خیلیییی گیج بودم یعنی ۹۰ درصد خواب بودم تو خواب گفتم نگا چی میگن چُغوکا(گنجشک ها) 😂 اونم خیلی جدی گفت چی میگن😂
بعدش فهمیدم بعلهه عجب سوتی دادم تو خواب و بیداری چرت ورت گفتم😂
همیشه تاپیک های با این موضوع به انحراف کشیده میشه
