لعنت کنه خدا داداشمو کل تاپیکام پر شد از اون ولی اینو هم نمیتونم نگم😑😂 امروز جمعه اس زن داداشم اومده خونمون من تو اتاقم نشستن حیاط زیر پنجره اتاقم دارن حرف میزنن
داداشم میگه با کی اومدی خونه ما
اونم فک کنم برا شوخی گفت تنها(فک کنم با مامانم اومده بدبخت گیر آدمایی افتاده یکیش از یکیش بدتر) بعد انگاری اون ناراحت شد چند تا حرف گفت اینا نشنیدم اونجاشو
بعد الان بهش میگه دختره که پس فک کنم از اون آدم غیرتیایی
احمقققق این غیرتی نیست این فقط از اون عقده ای هاست تا دیر نشده عروسی رو کنسل کنننن😑بچه به خداااا برا چیز بد اینا نمیگم ولی من داداشمو میشناسم دیگه عقاید چرت زیاد داره
مثلا روز عقدش خالم با عروس رفت آرایشگاه حالا من درس داشتم راحتم کردن ولی وقتی بقیه گفتن چرا خواهر داماد نیومده داداشم گفته بود خواهرم دختره دختر هم معنی نداره بره آرایشگاه 😐 من قبلا هم گفتم بازم میگم این بدبخت دختره بد جایی خودشو انداخته خامه نمیفهمه
من خودم کسی باهام کاری نداره تنهایی زیاد میرم بیرون چون بابام اجازه نمیده داداشم دخالت کنن و راحتم