چه بهونه ای بیارم برای شمال نرفتن عقدیم

من عروسی کردم چهار ساله به تجربه من بگو نمیام بلد عادت میشه همش باید بااونا بری بگو زشته من عقدم بیام مسافرت 

فقط اینو بدون هیچ کس در مقابل ما هیچ وظیفه ای نداره 

اختیار با خودته بری یا نری هیچ کس نمیتونه مجبورت کنه کاری که دوست نداری انجام بدی،اما شما هم حق نداری به خاطر اینکه خونه رو در اختیار شما نزاستن و به کس دیگه ای دادن ناراحت بشی به هر حال خونه خودشه اختارشو داره

از الان زندگیرو سخت نگیر که بعد ها سخت تر میشه

شما از کجا مطمنی بخاطر اقوام زن باباش و کلید دادن بهشون پدرش گفته شماها نرید؟؟؟؟ شاید بعد از کنسل شدن قضیه شما بوده

شوهرت بنظرم راستشو بهت کفته بابام اینطوری گفته اونم میتونست بهونه های دیگه بیاره یا خودشو به مریضی بزنه

اینقدر بدل نباش خانم

حالا ایندفعه نمیخوای بری نرو ولی اینکارا که وای کلیدشونو دادن به فامیلشون به ما ندادن من دیگه نمیرم (بدون اینکه صددرصد مطمن باشی تازه) کار زنهای ببخشید کمی عق ده ایه نهایتش اینطوری هم باشه هر کسی اختیار اموالشو داره همسرت میتونست دو روز هتل و ویلا بگیره نهایت اگر خیلی دلش میخواست باهم برید 

خلاصه در کل سعی کنید تو زندگی انتظاراتتون از دیگران رو به حداقل برسونید اینطوری خودتون راحت ترید

الان که شمال شرجی میشه هر دوساعت باید دوش بگیری بسکه عرق میکنی با نامزدت حرف بزن اخرای شهریور یا اوایل مهر ی دوروز بریدو برگردید

ببین عزیزم دقیقا بعضی از دوستان درست میگن توصیه منم اینه حتما حرف خودشونو بزن بگو خیلی دویت داشتم همراهتون بیام ولی چون قدیم و فعلا عروسی نکردیم واقعیت زیاد جالب نی من بیام مسافرت چند روزه یکی بپرسه زشت میشه وگرنه حتما میومدم ایشالا بعد از عروسی با هم سفر های زیادی میریم اینو بگو نه بی احترامی کردی نه جوری نشون دادی که دو از جون هیچی نمیفهمی کامل حرفتو زدی هر کیم میگه بگذر و کاریت نباشه به نظر من اصلا حتما اینو بگو که بفهمن

وا خوب ممکنه برای بعضی خانواده ها قشنگ نباشه بابای خودت اگر بود حرفش خیبی هم منطقی بنظرت میرسید

اصلا و ابدا حرف بی راهی نزده 

شما سنت کمه اتیش ت تنده قدیما یک اصطلاحی بود که میگفتن طرف عقد کزده یخ کرده

نمیخوام بازش کنم حتی نمیخوام بگم اون طرز تفکر لزوما درسته میخوام بگم این چیزی بوده که واقعا خیلی ها در سن و سال پدر شوهرت ممکنه فکر کنن

سفر با خانواده همسر هم با سفر دوتایی هم یکی نیست با خانواده جلوه بهتری داره

خلاصه بقول یکی از خانمها اینقدر سخت نگیر همه که نمیشه مثل ما فکر کنن

یک احترام در این حد به حرف نسبتا منطقی بزرگتر هم کار سختی نیست بنظرم  

 ناراحتی شوهرت به حرف بنظر تو غیرمنطقی پدرش گوش کرده ولی میخوام اینو بپرسم شما به حرف پدر مادرت اصلا گوش نمیدی نه؟ فقط به شوهر که میرسید انتظار دارید خانواده ش براش عن باشن و اصلا اهمیتی به حرفاشون ندن اونم وقتی بهرحال یک منطق و توجیهی داره حرفاشون 

اون حرف دومت که فامیل دور رفت و ما رو نگذاشتن که بی اساس هست. خب شما رو به خاطر اینکه هنوز عروسی نکردید نگذاشتند. قبل از شما کلید اونجا رو به خیلی ها دادند و بعدا هم خواهند داد. مسایل رو با هم قاطی نکن.
در مورد اینکه حرف فامی براشون مهم هست و اینا خب حق داری. ولی خیلی خانواده های اینطورن. حالا شما می خواهی چی کار کنی؟  با اعتراضات الکی دل خودتو خون کنی. اینجوری غیرمستقیم بگی نمی خوام بیام هیچ کس نمی فهمه از چی ناراحتی. فقط فکر می کنند بدقلق و بهانه گیر هستی. 

شماها واقعا متوجه نیستید سفر با خانواده همسر در عقد با سفر دونفره در عقد جلوه متفاوتی داره ؟؟؟

تازه اون تو عید بوده خوب اون موقع همه میپرسیدن

الان که نباید به کسی لزوما جواب داد

چه زنهایی هستید بخدا بعد میایید میگید وای چزا شوهرمون خیانت میکنه چرا شوهرامون دوسمون نداره چرا شوهرامون خانواده خودشو ترجیح میده

شمشیر از رو ببندید فکر میکنید هیچکی هم نمی فهمه در این مورد اونا مثلا نفهمن، نمی فهمن دارید تلافی میکنید  اینقدر زرنگ نباشید بابا تهش خودتون بازنده هستید 

برو ولی از دفعه بعد از ویلاشون استفاده نکن اگه میخوای همراهشون نری

هتل بگیرید 

کاری نداره برو یک تاپیک دیگه بزن برعکس داستان رو تعریف کن

بگو شوهر عقدیم گفت دوتایی بریم مسافرت اونم تو عید بابام گفت خوب نیست جلوه خوبی نداره

الان گفتیم با ما بیاد مسافرت با خانواده ما ناراحت شده و طاقچه بالا میزاره و میگه نمیام

ببین همین خانمهایی که اینجا به تو حق میدن اونجا به شوهرت میگن واه واه چقدر مسخره چقدر بچه س و یا اینکه حق با بابات بوده 

یعنی همیشه در این سایت حق با عروسه هرچقدر منطقی حرف بزنی نرود میخ اهنین در سنگ

نرو خانم بما چه حیف وقت من که جهت راهنمایی به کسی که نیومده راهنمایی بگیره و فقط اومده تایید بگیره از چهارتا زن بدتر از خودش تلف شد