مرسی عزیزم
نمی دونم شاید چون تو سن کم ازدواج کردی و مادر شدی دچار این مشکل که به نظر من افسردگیه شدی چرا حرفها و کارهای شوهرتو بد برداشت می کنی . منم به عشق اولم نرسیدم البته به نظر من عشقم بود اما شاید از نظر اون من براش بازیچه و زنگ تفریح بودم من حدود 3 سال دوسش داشتم همیشه می گفت بهتر از تو هیچ دختری ندیدم تو خیلی خوبی تو دوران سربازیش براش دعا میکردم با کمک من تو امتحان بانک قبول شد اما تا خرش از پل گذشت منو ول کرد اما منم نامردی نکردم و با یکی بهتر و خوش تیپ تر از خودش که تحصیلاتش هم بالاتر و مهندسه ازدواج کردم شوشو باعث شد برم دانشگاه و روانشناسی بخونم . وقتی بعد از مدتها منو شوشو رو با هم دید چشاش در اومد زل زده بود بهم و چشم بر نمی داشت زن خودش خیلی فیسیه اما من اینطوری نیستم . اما اون هیچ وقت بهم نگفت دوستم داره اما شوشو بارها و بارها گفته ولی گذشته جزئی از زندگیه آدمه و فراموش نکردنی . و تو از آینده هم خبر نداری.
مطمئن باش فشار کاریش زیاده و به خاطر شما داره تلاش میکنه و پول در میاره تا به یک مسافرت خوب ببردتون تا جلوی شما سرفراز باشه نه شرمنده . شوهر من هر وقت خوب کار نکنه کلی عصبانیه و میگه از چهرتون خجالت میکشم اما وقتی اوضاع روبراهه شاد و شنگول و سرحاله و خودش بهمون پیشنهاد بیرون رفتن میده تو هم غصه نخور عزیزم به زندگیت بچسب و این دو روز دنیارو به کام هم تلخ نکنید و به حرفهای راست و دروغ زمان دوستیت فکر نکن .
ببخشید اتنا خانم سنت درستههههههههههههههههه؟
16 سالته یه بچه هم داری؟؟
یک سال قبلش هم عاشق شدی یعنی عشق 13-12 سالگی انقدر عمیقه؟
16 سالته یه بچه هم داری؟؟
یک سال قبلش هم عاشق شدی یعنی عشق 13-12 سالگی انقدر عمیقه؟
عجیبهههههههههههههههههههههههههه
ببین خیلی زود شروع کردی.واسه همین زود شوهرت دادن .خیلی سرو گوشت میجنبیده.
من بار اول20 سالم بود عاشق شدم....ولی به خدا گفتم اون دنیا میخوام یا اون زندگی کنم.این دنیا با شوهم.ما که این همه صبر کردیم.....100 سال دیگه هم روش
من بار اول20 سالم بود عاشق شدم....ولی به خدا گفتم اون دنیا میخوام یا اون زندگی کنم.این دنیا با شوهم.ما که این همه صبر کردیم.....100 سال دیگه هم روش
اتنا جون دلیل این احساست رو روانشناسها بهش میگن نوجوانی تمام نشده .مثلا اگر ما به اندازه کافی کودکی نکرده باشیم همیشه دنبال بازی های کودکانه می گردیم حتی وقتی بزرگ شدیم به نحوی می خواهیم کودکی کنیم .شما هم زود ازدواج کردهای وبچه دار شده ای و نوجوانی تمام نشده داری.به نظرم حتما باید با یک مشاور خوب صحبت کنی تا راهکارهایی به تو وهمسرت آموزش دهد تا این مرحله را بگذرانی وگرنه بعدا با مشکلات حاد تری مواجه خواهی شد.
اتنا جون منم اولین بار که عاشق شدم 13 سالم بود ولی الان که 27 سالمه وقتی یاد اون روزا میفتم حسرت نمیخورم بلکه خندم میگیره اینکه یاد اون روزا میفتی طبیعیه ولی به مرور فراموش میکنی هر چه بیشتر تلاش کنی که این افکارو از خودت دور کنی کمتر موفق میشی بذار به مرور زمان کم کم یادت میره......به جای این افکار ادامه تحصیل بده که بعدا حسرت این روزا و جوانیت رو خواهی خورد
ممنونم از همتون که اومدی با حرفاتون ارووم شدم
شیلا جون حرفت درسته . قبول دارم
ازاده جون sisili جون و باران اسمون . ازتون ممنونم که جوابمو دادین
اتنا جون سلام..وبلاگ قشنگی داری گلم...با اون پسمله نازت خدا حفظش کنه..
تو روخدا حیف نیست زندگی به این قشنگی و یه بچهه سالم...
عزیزم به خدا توکل کن..
تو روخدا حیف نیست زندگی به این قشنگی و یه بچهه سالم...
عزیزم به خدا توکل کن..
سلام اتنا جون. سعی کن به گذشته فکر نکنی وحال واینده را در نظر بگیر چرا دلسوزی و محبتش را به پای زیر زبان کشی میذاره به این فکر کن چه قدر دوست داره و ناراحتی تو براش مهمه. باید خوشحالم باشی که شوهرت این همه به فکرت .به پسرت فکر کن و خوبیهای همسرت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز