با شوهرم رفتیم برا کارش یک وسیله ای از دیوار بخره
بعد سمت بالاشهر بود
وقتی رسیدیم من گفتم حوصله ندارم پیاده بشم تو خودت برو
رفت در زد خانومه اومد دم در یک حوله پیچیده بود به موهاش
یک ساحلی کوتاه تا رو زانو تنش بود
بالاتنه و زلنو به پایین لخت بود
به سوهرم گفت سلام من که گفتم ساعت ۹ بیاین شما ده دقیقه زودتر رسیدین من حمام بودم
اومد جنسش رو داد و بعد گفت مغازتون کجاست من فلان چیز رو لازم دارم بیام بخرم اخه وسیله ای که به شوهرم فروخت رو پرسیده بود برا خودت میخای ؟ شوهرمم گفت نه برا مشتریم میخام خانومه هم گفته بود منم فلان چیز رو میخام پس شما که کارتون همینه میام از مغازتون میبرم
حالامیخام بدونم چرا یک زن ساعت ۹ شب باید لخت بیاد دم در
بعدم بگه ببخشید من حمام بودم