2777
2789
عنوان

میخام ایفون بخرم به بابام گفتم نصفشو باید بدی

| مشاهده متن کامل بحث + 1050 بازدید | 84 پست

گوشی الانتم می تونی بفروشی فک کنم سی تومن جور کنی بتونی ۱۳ نرمال بگیری البته خیلی خبر از قیمتا ندارم حدودی گفتم

به کارما هم تاجایی اعتقاد دارید که برگرده به دیگران ، به کمر خودتون که میزنه یا چشم خوردید یا براتون دعا گرفتن

ايشالا يه دختر موفق و مستقل بشى خيلى عاليه منم دوست دارم، ولى واقعيت اينه كه همه ى پدرا و همه و مردا ...

قربونت برم مرسی ازت مهربون ❤️ 

انشالله تو مستقل و موفق باشی 🫂 

آره خب بعضیا خیلی خسیسن.. 

من هیچوقت نمی‌تونم از مشکلاتی که درونم حس می‌کنم حرف بزنم فقط میفهمم یه چیزی داره از درون منو اذیت میکنه و هر لحظه بیشتر منو غرق خودش می‌کنه. من از درونم از جایی که نه درک می‌شه و نه دیده میشه دارم با یه هیولا می‌جنگم و از بیرون لبخند می‌زنم و مثل یه آدم نرمال رفتار می‌کنم. خستم، از جنگیدن با هیولای درونم عمیقا خستم. حتی یه خواب ابدی هم نمیتونه خستگی رو از روحم بیرون بکشه.
بیشتر ببینید

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بابام باید بگیره ضامن بشه قبول نمیکنه

یعنی بابات قبول نمیکنه وام بگیره تو قسطشو بدی؟ 


فک کنم بابات کلا دوست نداره پولاتو خرج آیفون کنی و بحثش پول دادن نیست 


من هیچوقت نمی‌تونم از مشکلاتی که درونم حس می‌کنم حرف بزنم فقط میفهمم یه چیزی داره از درون منو اذیت میکنه و هر لحظه بیشتر منو غرق خودش می‌کنه. من از درونم از جایی که نه درک می‌شه و نه دیده میشه دارم با یه هیولا می‌جنگم و از بیرون لبخند می‌زنم و مثل یه آدم نرمال رفتار می‌کنم. خستم، از جنگیدن با هیولای درونم عمیقا خستم. حتی یه خواب ابدی هم نمیتونه خستگی رو از روحم بیرون بکشه.
بیشتر ببینید
فداتشم عزیزم توم همینطور

🫂❤️

من هیچوقت نمی‌تونم از مشکلاتی که درونم حس می‌کنم حرف بزنم فقط میفهمم یه چیزی داره از درون منو اذیت میکنه و هر لحظه بیشتر منو غرق خودش می‌کنه. من از درونم از جایی که نه درک می‌شه و نه دیده میشه دارم با یه هیولا می‌جنگم و از بیرون لبخند می‌زنم و مثل یه آدم نرمال رفتار می‌کنم. خستم، از جنگیدن با هیولای درونم عمیقا خستم. حتی یه خواب ابدی هم نمیتونه خستگی رو از روحم بیرون بکشه.
بیشتر ببینید
اگه میخوای خواستگار داشته باشی بیشتر برو بیرون

نه بابا شوهر میخام چیکار

قبلا خیلی غصه میخوردم بابتش الان اصلا برام مهم نیس از هرچی مرده متنفرم 

چنان روزی رسان روزی رساند که عقل اندر پیش حیران بماند 

یعنی بابات قبول نمیکنه وام بگیره تو قسطشو بدی؟ فک کنم بابات کلا دوست نداره پولاتو خرج آیفون کنی و بح ...

اره دقیقا

اخه خودشم اصلا گوشی نداره برا همین پول خرج کردن برا گوشی رو دوست نداره زورش میاد

چنان روزی رسان روزی رساند که عقل اندر پیش حیران بماند 

دلت خوشه بابای منم داشت ولی گوشیم شکسته بود گفتم بیا بریم کارتنشو تو انباری خونه قبلی پیدا کنیم بفروشم کار کردم گوشی نو بخرم داد و بیداد کرد من چرا باید تورو ببرم خونه قبلی برا کارتن 

حتی یبار تو عمرش برام گوشی نخرید 

کلاس زبان رفتم بچه بودم پول شهریه زد زیرش نداد 

بخدا با سن کم رفتم فروشندگی از صبح تا ۱۰ شب تا پول شهریه بدم 

اینا ی نمونشه 

و همش در حالی بود ک به داداشم خونه ماشین و کلی پول میدادن 

الانم حرص نخور میبینی نمیده درحد همون بیست تومن بخر 

با همون ۲۰ تومن خودت یه سامسونگ خوب بردار.

دوربینش خیلی هم خوبه

حتما ک نباید آیفون باشه

ینی تمام ادمین ها آیفون دارن؟

بدترین کاربران سایت ازنظرمن : ۱. به پروفایل و اسم کاربریت گیرمیده  ۲. تاپیک هاتو چک میکنه و وسط بحث، مشکلاتت رو توسرت میکوبه!  ۳. ب استارتر میگه سریع حرفاتو بگو خوابم میاد!!  ۴. نظراتشو بشدت تحمیل میکنه و اصرار داره توی فلان کتاب خونده ک اسمش رو یادش نیست!   ۵. اگ نظرت باهاش موافق نباشه، شروع میکنه به توهین و تحقیر!  ۶. جوری غلط املایی همه رو میگیره انگار اینجا امتحان دیکته‌س و اونم معلم فارسی!!

بیشتر ببینید

خوب عزیزم شاید الان نمیتونه بخره

دلیل نمیشه که چون پولداره همیشه وضعیت مالیش اوکی باشه

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
بیشتر ببینید
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز