درسته سخته ولی سختیش شیرینه
من فقط تجربه دختر دارم ، جدا از سختی هایش وقتی میبینم خودشو برای باباش لوس میکنه یا قهر میکنه میره یه گوشه میشینه یا داره بازی میکنه تو حال خودشه برای خودش شعر میخونه یا وقتی که داره راه میره و هی قر میده و میرقصه و راه میره
وقتی یه خوراکی که دوست داره براش میخریم از ذوق جیغ میکشه
یا وقتی یه جا یه آهنگ پلی میشه منو میاد بلند میکنه برقصیم ، لذت میبرم
اینا شیرینی زندگیه ، زندگی کلا سخته ، مهم اینه که این سختی رو با چی آسون ترش کنی
اون عزیزی که میگه من وقتمو میخوام تماما برای خودم باشه مختاره هر تصمیمی برای زندگیش بگیره
ولی من هم اشتباه نکردم ، آوردن یه بچه توی زندگیمون با توجه به همراهی همه جانبه همسرم و خانواده هامون و شرایط روحی و مالی مساعد ، چیزی نبود که الان ازش پشیمون باشم
دخترم ۲سال و نیمشه و دومی رو باردارم
یه وقتا مردد و نگران میشم بابت مسائل تربیتی و اوضاع جامعه ولی پشیمون نه
اول از همه هم امیدم به خداست که هیچوقت ناامیدم نکرده
خودش داده خودشم مراقبشه
من در حد توانم تلاشم رو میکنم