مامانم مریضع دیروز سر صبح رفتم خونه اش
مراقبش باشم
شروع کرد که سر جهزیه سیصد ملیونی تو دیوانه شدیم
قسطای جهزیه ات خودت بده
منم گفتم الان پول قسط ماشین میدم و خونه و وام ازدواجم ندارم پول اینو
بعد گفت کاش بابات بهت میگفت پول نداره جهزیه بده تا خودت میدونستی با خودت ماروتو قسط نمی انداختی
خلاصه شروع کرد که تو به درد نخوری و پول جهزیه اتم نداری بدی
منم بهش گفتم ازت متنفرم و رفتم از خونشون
الان کی مقصر باید عذرخواهی کنم ؟