به نظرم درست نیست بخاطر اینکه یه مادر نوک سینه یا شکمشو به پسراش نشون داده بهش توهین و بی احترامی کنی
اون پسرا از همون سینه و شیره جون مادر خوردن و تو همون شکم به قول شما قلمبه ای پر چربی بار اومدن
قصد جنجال ندارم ولی دلم از حرفتون شکست برای مادرشوهرتون
اون ظاهر و اون قدوقواره و اون شکم انتخاب خودش نبوده قطعا اگه دست خودش بود بهترین اندامو انتخاب میکرد
هیچوقت هیچکسی رو بخاطر چیزی که خودش توش دست نداشته و انتخاب خودش نبوده انتقاد و سرزنش و مسخره نکید
یادت باشه اون مادرِ مادر
خیلی شکم پرستن
براشون مهم نیست زنه چجوری باشه میگن کدبانو یک ایل و طایفه رو میده
بشدت اهل تشریفات تجملات و شکم پرستی هستن
کارهای ما براشون هیچ حساب نمیشه ولی کارهای خودشون شاخ هست و صبح تا شب منت میزارن
اعتقاد دارن عروس باید جهیزیه بیاره سیسمونی خوب عالی بیاره برای پسر خرج کنه رسم هست عروس اینکارارو کنه ولی وقتی وقت پسر خودشون برسه میگن ما همچین رسمی نداریم و میگن چرا پسرمون انقدر تحت فشار میزاری 😂
خودشون جنگ و دعوا میکنن در حد تیم ملی
ولی اگر تو خانواده عروساشون ببینن میگن بی فرهنگن و بدرد ما نمیخوردنوو هزار حرف پشت سرشون میزنن
زن باید حتما زجرکش باشه و اهل کار اگر نباشه زن بدرد نخوریه
خلاصه خیلی چیزای دیگ
مثلا تو بحثای خودم و شوهرم اصلا از من طرفداری نکردن و میگفتن تو پسرمون بدبخت کردی
اصلا عجیب
یبار خواهرش گفت به داداشم گفتم تو شخصیتت طوری بود باید ی زنی میگرفتی که یه طایفه ای رو سر و سامون میداد
با ایین حرفش ترکیدم از عصبانیت
ولی چه میشه کرد بخاطر این چیزا میشه ی زندگی رو خراب کرد؟
نه
اش رشته که سلطنتی یه در برابر غذای خاله من
کدو بادمجون سیب زمینی نگین سرخ میکرد
بار اول گفت اشکال نداره این درست کنم نگی رفتم خونه خاله اینو پخت با نون
خونه بابام همیشه گوشته با برنج
یه روز طوری نیس تنوع
بار دوم که رفتم خونه شون بازم همین رو پخت ولی دوس داشتم
حسادت خیلی عجیبه حتی بچهای کوچیکشون خیلی حسود بخدا،مثل خواهر شوهرم خیلی پولدار ما خیلی فقیریم با این حال یه خونه ی کوچیک با وام مسکن بنام خودم گرفتم خونه ساختم حالا خواهرشوهرام از حسادت میگن پول زمین مادرمو ک روش خونه ساختید بین وراث تقسیم کنید مادر مرده،ولی اینا شاکی شدن،و اینکه بچه های من ک برادرزاده هاشون خیلی حسادت میکنن هیچوقت نبوسیدنشون یا کلمه ی حرف باهاشون نزدن بچهام کوچیکن
