چرا گیر دادین به خاندان وخانواده شوهر
یه سوزن به خودتون بزنید واقعا فکر میکنبد خودمون همه چیز تمام هستیم هیچ کس بی عیب نیست
بی منطق و بی عاطفه هستن 😥
آروغ زدن سرسفره 🤮🤮🤮🤮
خواهرشوهر ...مادرشوهر ...پدرشوهر ...🤢🤮
زود زود ماه ها قهرن باهم
بعد که اشتی میکنن انگار نه انگار
از همشون دورم. دوسال ندیدمشون یادم نیس چ عادتی دارن@
لایکم کنید فردا بخونم
همسرم و خواهرشون خیلی باهام راحت هستن و خواهرشوهرم از همسرم خیلی بزرگتره و اینم بگم من این خواهرشوهرمو بیشتر از همه دوس دارم زن خوبیه...حالا رفتارای عجیبش.ما یه بار دعوت بودیم خونشون واسه شام و قرار بود اول بریم خونه پسر عموشون کادوی نی نی شون رو بدیم و بعد بریم خونه خواهرشوهرم چون ما از شهر دیگه میایم مجبوریم تو یه روز کارای زیادی رو انجام بدیم...خلاصه خواهر شوهر زنگ زد که کی می‌آید و ماهم گفتیم بریم خونه فلانی کادو رو بدیم و زود میایم اینم گفت پس بیاید سرکوچه ماهم بیایم خونه جدیدشون زو بلد نیستیم شوهرم به شوخی گفت پس کی شام بپزه خواهرشوهرم گفت برنجمم دم کشید حاظره...منم باردار بودم حالا ما رفتیم کادو دادیم اومدیم موقع شام خورشت خلال پخته بود خدا شاهده هیچی اون غذا پخته نبود همش خام از گوشت که به زور جوییده میشد تا خلال که انگار از رو آجیل داشتی میخوردی....همسرمم هی میگفت آی تف بهت این چیه پختی خواهرشوهرم هم می‌خندید میگفت چیه مگه چشه...حالا ما برگشتیم خونه خودمون بعد چند روز همسرم زنگ زد به خواهرش گفت فلانی گفت بله گفت خورشت بود پخته بودی گفت آره همسرم گفت خلال هنوز تو شکمم نپخته...وای من پاره شده بودم از خنده...ببین کلا عادت نداره غذا رو خوب بپزه همیشه غذاهاش یه ایراد داره مثلا تفریح رفتیم بیرون قرمه سبزی پخته بود و آورده بود من خودم دیدم لوبیا رو وقتی گذاشت خورشت گرم بشه ریخت تو غذا😂
مادرشوهر منم خونه زندگیش خیلی قدیمی بود ولی مال مامان من همه چیزاش جدید و نو
من اوایل که نابلد بودم میرفتم اونجا یه چیز قدیمی میدیدم میگفتم عه ما بچه بودیم ازینا داشتیم😅😅 خلاصه انگار مارو دید به خودش اومد رفت ظرف خرید خونه رنگ کرد تیوی وال زد پرده عوض کرد وسیله برقی گرفت و...
یه عادت بد کل خانوادشون هم اینه که مثلا من بچه کوچیک دارم و باردار هم هستم وقتی میخوان بیان چون از به شهر دیگه میان توقع میره کا چند روز قبل هماهنگ کنن و هردفعه هم همسرم میگه خانم من باردار و بچه کوچیک داریم اگه می‌آید چندروز قبل اطلاع بدید حالا هردفعه دقیقا مثلا دفعه آخر ساعت ۱۱شب زنگ زدن ما فردا میایم😐
طایفه شوهر منم همینه البته ما ترک هستیم هر وقت بری خونشون تنها غذایی که میپزن برا مهمون برنج با مرغ و سیب زمینی سرخ کرده یا هم آبگوشت همش تکراریه فقط یه نوع غذا میپزن خودشونو زیاد خسته نمیکنن بمونن پای اجاق گاز ولی خود مامان من یا طایفشون بقول شما تشریفاتیه
