اینکه تو خوانوادشون یکیشون میخواد بره دسشویی اعلام میکنه که میرم دسشویی یااینکه مرداشون مثل زنا میشینن پای غیبت سرسفره زیاد صحبت میکنن این رفتارا روزای اول خیلی تعجب میکردم ولی خب الان بعد هفت سال برام خیلی عادیه
خانواده یکی از اشنایانمون حیلی عحیبه..مثلا پتو رو جلد میکنه..ولی قبلش نخ هارو درمیاره میداره رو بند یا کلاف میکنه تا مجدد همونارو نصرف کنه..ته دیگه دمی رو یکم اب میریزه میذاره کنار بعد راحت کنده میشه و مصرف میکنن
غدا پختنشون مرحله داره اول هفته ابگوشت..یک شنبه هرجی موند دمی
روز بعد دلمه با اضافات
روز بعد کوفته
رو دیگه هرجی موند سوپ
یهویی و سرزده هروقت دلشون بخواد بلند میشن میان خونه عروسشون 😀😀😀
تفریح میرن از آدما باید دور باشن یه خانواده اومدکنارشون جمع میکنن میرن ی ور دیگه.نه هفت سین براشون اهمیت داره ن یلدا.حیاطشون پراز خاکه طوری ک کاشیا مشخص نیست اعتقادی ب حیاط شستن ندارن ماعروسا هم ک حیاط خونمون میشوریم اینا غر میزنن و فشاری میشن ک نشور و...برادرشوهرای مجردم یهو کاری دارن با کفش کثیف میان روفرش و دوباره میرن تو حیاط مادرشوهرمم خونسرد هیچی نمیگه
وسط مهمونی جلوی زن و بچه تریاک میکشن
من مجردم ولی خواهرم ک ازدواج کرده ی چی از خانواده شوهرش برا هممون عجیب بود نه که بد باشه تازه و عجیب بود عادت غذاییشون بود
مثلا ما لریم خب، تمام مهمونیامون بدون استثنا کباب هست، حالا خورش و اینا کنارش، بعد حس میکنیم بدون کباب بی احترامیه ب مهمونه
ولي خانواده همسر اجیم، توی مهمونی های اصلیشون غذاهاشون دلمه، کشک بادمجون، کتلت و اینا بود یا آش، بیشتر شوک فرهنگی داشت برامون😂 مثلا مادر شوهرش ب اونا زنگ میزد دعوتشون میکرد برا ناهار از یه شهر دیگه جلوشون اش رشته میذاشت ولی ما نه تشریفاتی
البته خیلی خوبه این عادتشون خیلی زندگیو ساده میگیرن
تو خونشون سه تا تفنگ دارن که ارثیه شون بوده
منم ازشون میترسم😂
