الان تو سنی هست که واقعا نمیتونه تصمیم گیری درستی بکنه و بیشتر احساساتش براساس هیجانات دوران بلوغه
اما خودش میگه چون بیشتر بچه های مدرسه دوست پسر دارن منم دلم میخواد داشته باشم
بنظرتون چطور راهنمایش کنم که شعاری نباشه و صرفا حرفام جنبه نصیحت نداشته باشه
هیچ فایده ای نداره باید کلش بخوره ب سنگ تا بفهمه
بگو بهش همین داداشیا دوشیدنت لباستو کندن و پوشیدنت آخه تو که عروس نمیشی و اونو داماد میکنی😂🤦
نسبتت چیه باهاش
خودش سرش ب سنگ میخوره
اون کارش رو می‌کنه اگه مصمم هست
وقتی چوبش رو خورد آدم میشه
بگو هرچیزی بوقتش
رابطه هم بوقتش و تو سن مناسبش خیلی قشنگه
اجازه بده زمانش بشه
اونا دارن عجله میکنن
اسیب روحی و دل شکستگی برای دختردداره
واقعا هیچ تاثیر نداره
داداش نوجوون منم رفته سمت دوست دختر متاسفانه
هرچی نصیحتش میکنم کو گوش شنوا
ب مامانم گفتم بفرستینش کلاس قران شاید تاثیر گذاشت
با یکی از دوست هات که این شکست را خورده، غیرمستقیم آشنا کن، اون بعد از چند بار بیرون رفتن و تفریح، داستان خودش را تعریف کنه براش
از آسیب های بعدش بگو
از هول بودن بیشتر پسرا سواستفاده ای که میکنن تونستی چند تا کلیپ پیدا کن بهش نشون بده
هیچی خیلی آدما فقط باید خودشون تجربه کنن خودتو قاطی نکن چون انگ حسادت و فلان و بهمان بهت میچسبه
