من خودم بزرگترین خلافم این بوده که مدرسه مون اجازه نمیداد بدون اجازه مدیر از کافه یا مغازه نزدیک مدرسه چیزی سفارش بدیم، سفارش میدادیم یه نفر از دیوار مدرسه می رفت بالا تا تحویل بگیره ما هم نگهبانی میدادیم تا کسی نفهمه مدرسه دوربین داشت ولی نفهمیدن عجیبه که نفهمیدن بعد چند بار که اینکارو کردیم آخرش فهمیدن فکر کنم یه نفر رفته به مدیر گزارش داده بعد مدیرمون سر صف میگفت لباستون کثیف شده از دیوار میرین بالا😂😂 بعد گفت بیایین دفتر زنگ بزنین کافه سفارش بدین ما اجازه میدیم ،روز بعدش دوستم رفت زنگ بزنه گفت نه نمیتونین آخه دروغ به این بزرگی وای 😂،روزایی که دریایی مثل هویت سلامت بهداشت داشتیم فرار میکردیم از مدرسه بعد اسامی دانش آموزا رو میفرستادم داخل گروه بعد معدل همه رو ۱۹ دادن ولی خیلی روزای خوبی بود چقدر خوش گذشت دلم تنگ شده ههعییی 😂 شما هم بگین ؟؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سلیطه بازیم زیاد در میارم دبیرام خیلی اذیت میکنم ولی چون درس خونم کاریم ندارن 😂
𝐊💍🥹 پروفم خودمم دوسته عزیز فیک نکن🥲😂خب یه بیوگرافی از خودم بدم؛من یه دختر خوش ذوق اکوری پکوریم از دیاره لرستان دارایی یه عدد یار میباشم تازه عقد نمودیم و یه نی نی کوشولووو داریم ک خواهر شوهرمه🥹نی نیم 🤏اینقدههه 🎀🥹😂
من فلش میبردم وصل میکردم با کل بچه های کلاس فیلم و سریال میدیدیم😂😂😂
یبار یکی از معلمامون هم دید هیچی نگفت
کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شدكوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود بردمن پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين مي نوازد، آرام، آرام. پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد