بچه ها من همه جوره با شوهرم مشکل دارم و اصلا هیچ راهی جز طلاق برام نمونده و این داستان تموم شده است
خیانت . دروغ . پنهان کاری . طلاق عاطفی . نداشتن رابطه جنسی . کتک و فحش . دعواهای هر روزه و زندگی جهنمی !!
شوهرم نمیگه طلاقت میدم و پیش قدم نمیشه
ولی تغییری هم نمیکنه
میگه همینه که هست بسوز و پیر شو و داغون شو و زندگی کن!
ولی خودم میخوام طلاق بگیرم و اونم میگه وقتی خودت میخوای اوکی طلاق میگیریم .میگه هر وقت بگی همین فردا صبحش میربم ! جدی هم میگه ها! میدونمم الان بگم صبحش میریم واسه طلاق !
کلا زندگیمون تموم شده است
ولی حالا که وقت رفتن و جداییم رسیده و تصمیم اخرمو گرفتم
اصلا هیچ جوره نمیتونم بپذیرم که جدا بشم و بچمو بچه طلاق کنم
اصلا گیر کردم تو این نقطه
چجوری بچمو بچه طلاق کنم اخه
بی خانواده اش کنم
تا اخر عمرش دیگه خانواده نداره اینجوری
شما چطور از این مرحله رد شدین؟
راستی بچمم پیش خودم میمونه اگر جدا بشم
باباشم اگر اینیه که من میشناسم میره و یادش میره اصلا بچه داشته