بنظرتون شاغل بودن بهتره یا خانه دار بودن

چه جالب خانواده همسر منم همین دید رو دارن یعنی فقط مادر همسرم این دید رو داره 

و من بخاطر این حرف از کارم اومدم بیرون ولی می‌گم اشتباه کردم نباید بذارم حرف یه شخصی که برام مهم نیست و هیچ جای زندگیم نیست روم اثر بذاره 

باز از طرفی میبینم خواهر های همسرم خونه نشین هستن با تعداد بچه بیشتر از من میگم خب چرا اونا نمی‌رن ولی من برم ... دوراهی بدی گیر کردم 

همسرمم مخالف هست میگه فقط درستو بخون ولی خودم شاغل بودن رو دوست دارم ...

متاهل

سعی کن یه فعالیت مفید اجتماعی پیدا کنی حالا یا کار یا فعلا خیریه ای جایی تو خونه بمونی افسرده و عصبی میشی سعی کن روزی حداقل دو سه ساعت تو یه فعالیت شرکت کنی

من شاغلم بودم از زمان مجردی پارسال از دست دخالتای مادر شوهرم فرار کردم رفتم اطراف تهران محل کارم دوساعت دور شد اینا میگفتن دوساعت چیزی نیست رفت وامد کن یعنی روزی چهار ساعت به نظرشون چیزی نبود   بعد اونم همش میگن برو سرکار بعد محل زندگیمون اطرافش کلا بیابون بابام اومد دید می‌گفت اینجا مگه میشه رفت سرکار ولی اصلا براشون مهم نیست بلایی سرم بیاد فقط میگن برو که پول در بیارم بدم به پسرشون شوهرمم مخالف سر سخت سرکار رفتنم میگه نمیخوام بری سرکار بعد خانوادش منو میکشن کنار میگن پسرمون عقل نداره تو برو من مادرشوهرم پدر شوهرم و مامان بزرگ شوهرم این تفکر دارن 

دو ماه رفتم باشگاه ،ولی همچنان روحیم مثل قبله ،انجام دادن هر کاری برام سخته

میفهمم چی میگی

باشگاه خوبه ولی اگه یه کار مفید انجام بدی جون میگیری

دور و اطرافتون خیریه اینا نیست؟ یا مسجدی جایی که با چند نفر دورهم باشید و اینکه میتونی کلاس هنری بری یه کاری یاد بگیری مثلا خیاطی 

نمیدونم تا حالا دنبال خیریه نبودم که به چشمم بیاد 

قبلا واسه خودم خیاطی میکردم اونم گذاشتم کنار ،خیلی حرفه ای نبودم سخت بود 

ولی خیریه پیشنهاد خوبی بود مرسی 

شما شوهرداری اگه شوهرت پول شارژ و هر از گاهی لباس میده خوبه

منی که مجردم و پدرم هیچ حامیم نیس کاش برم سر یه کار دولتی با حقوق خوب

رشته تون چیه؟

تا دو سه ماه آینده چنتا آزمون استخدامی هست حتما بخون و پیگیر باش

چه ازمونایی

آزمون استخدامی آموزش و پرورش که خرداد برگزار میشه و علوم پزشکی که زمانش هنوز مشخص نیست احتمالا همون خرداد اینا باشه

اوه چقدر بد ....

من نه فقط مادر شوهرم اونم نه در حد مادر شوهر تو فقط در این حد که بری بهتره یه دست صدا ندارع برو کمک حال شوهرت باش اونم جلوی شوهرم نمیتونه بگه ها وقتی تنها گیر میآورد می‌گفت بهم 😂

بعد یبار شوهرم بهش گفت دیگه این حرفو نزن منی که ازدواج کردم یعنی قبول کردم از پس مخارج زندگی بربیام دیگه این حرفا چیه دیگه نگفت 😂😂

کار خوبی کردی واقعا خطر ناک...

اینام تنها گیرم میارن میگن  بار آخر به شوهرم گفتم یه بار دیگه تنها گیرم بیارن حرف بارم کنن دیگه کار به طلاقم بکشه نمیام خونشون دیگه نمی‌دونم پشت سر بهشون چی گفت که وقتی تنهام باهاشون حرف اضافه نمیزنن  خانوادش انتظار دارن منو بابام یه گونی پول بیاریم بدیم به پسرشون منم به شوهرم گفتم والا دیدیم پدر زن به داماد بگه برو سرکار ولی ندیدیم به عروس بگن ماشاالله هرچی که عجیبه تو خونه شما دارم میبینم آخه فقط که اینا نیست حتی مثلا میرم خونه بابام بهشون برمیخوره ماشین اصطحلاک داره همش میرین شمال   خلاصه بار آخر زندگی واسه شوهرم جهنم کردم حرف میزد بحث خانوادش می‌کشیدم وسط دیگه نمی‌دونم پشت سر چی گفت بهشون که نشستن سرجاشون آخه دعوا می‌کنه باهاشون به من نمیگه