برگردم به خونه شوهرم یا نه

کاملامشخصه تو ی خونه پرتنش بزرگ شده و دعوا پدرومادرش اینجوری عقده ایش کرده و حتما باید بره روانشناس خب؟

ولی کارشماهم اشتباه بود ک رفتی خونش و داری زندگی میکنی خب صبرمیکردی عروسی بگیره برات بعد میرفتی وقتی پاشدی رفتی و احتمالا رابطه هم داشتی پیش خودش گفته دیگه زنمه و فوقش دبه میکنم برا سرویس وی مدت دعواست بعد مجبوره زندگی کنه باهام بعید نیست کلا عروسی منتفی شه حدس میزنم برا جشن عروسی هم میگه تو پیشمی دیگ عروسی نگیریم! میدونم زن و شوهرید اما اینچیزا خیلی جاها هنوز عرف نیست ک قبل عروسی برن پیش هم زندگی کنند،شما خداروشکر وصع پدرتم خوبه و همچی داری حسم میگه  مشکلت رفتارشه وگرنه داشتن یا نداشتن ی سرویس خیلی واست اهمیت نداره  حتما برید مشاوره اگ درست بشو نیست الان جداشی بهتره تابعد با چندبچه آواره شی خدانکرده انشالا ک مشاوره برید ودرست بشه خودم توعقد دعواداشتیم و نمیدونستم اونا هشداربودن جدی نگرفتم و متاسفانه پشیمونم شما اصلا راحت نگذر بحث ی عمر زندگیه

عزیزم خب ازاول میگفتی برو پیش همون مشاورها برگه بگیر و اقدام کن برا طلاق که پروسه طلاقت زود طی بشه عمرتو هدرنده 

الهی مریضیم زدی توسرم الهی  دردم بگیری برووو بابا ب ت چه با اسی بودم

شما خودت هم عزتت نفست پایینه 

چرا پیش چنین آدمی موندی 

که درست بشه؟؟؟!

مشکل این آدم ریشه ای تر از این حرفاست 

از دست شما کاری برنمیاد

این آدم مشکلش فراتر از روانشناسه نیاز به روانپزشک داره

خدا هدایتت کنه . مگه من نفرینت کردم که اینطوری میگی؟ نفرین صدبرابرش به خودت برمیگرده ، نکن کار درستی نیست

شوهرخودم مشابه شوهر توعه تازه مادر حسودی داره که عین هوو برام حتما پیگیری کن اگ بدردنمیخوره جداشو منو مثل خواهرت بدون ک اسیر ی زندگی مزخرفم

والا بگیم برگرد یه داغه بگیم طلاق یه داغه اصلا اینجا نمی‌فهمی حق با کیه خودت فکر کن الان بره بگه از خونه فرار کردی خوبه بگی کتک خوردم شاهد می‌خوان بدبخت شوهرت حتما پشیمونه ببین چی میگه

اسی جان چقدر همه کاربرا ازدستت حرص میخورند ک همش تاپیک کتک و دعوا میزاری ولی هیچ اقدامی نمیکنی نه شکایتی ن رفتن به شهرت ن گفت گو با خانوادت.. تو باید پاشی باید خدتو قوی کنی اینجا ناله کنی کسی ب فریادت نمیرسه خدت باید ب فریاد خدت برسی

هیچ پدر مادری ب ازار و اذیت بچه شون راضی نیست اگر پدرت بدونه چی سرت اورده یک دقیقه هم نمیزارع اونجا بمونی.اگگگگرررر تصمیمت قطعیه الان که اثار جراحت و کبودی هس میری پزشک قانونی نامه میگیری بعدم میری کلانتری ازین اقا شکایت میکنی اگر تو همبن مراحل ادم شد ک هیچی نشد مهریه رو اجرا میزاری خدتم از دسترس اون بی شرف خارج میکنی تا ب غلط کردن بیفته.

هر بار که کتک خوردی عین خیالت نباشه برو بست بشین خونه ی پدرت وقتی هم که پیام فرستاد بگو برای برگشت باید یه سکه از مهریه بدی وگرنه میرم میزارم اجرا نفقه هم میزارم اجرا برای کتکم میرم شکایت میکنم این کارو نکردی پررو شده میگه لیاقت نداری

سلام عزیزم 

برو خونت

اصلا باهاش بحث نکن، وقتی آدم زورش به یکی نمیرسه باید با زبون به راه بیاردش تا از شرش در امان باشه

بهش احترام بزار اقتدار بده پیشواز برو بدرقه اش کن، کار خوبی کرد ازش تعریف کن تا ادامه اش بده اگرم ازش گله داری وقتی تو رختخوابی برو بغلش اول شیرین صحبت کن از یه سری کارای خوبش تقدیر کن وتشکر کن بعدشم یه جمله بگو توقع نداشتم فلان حرفو بزنی یا دست روم بلند کنی و تمام دیگه کشش نده، یواش یواش حرفا ورفتارای خوبت روش اثر میزاره

مرد اگه ببینه منت پولتو میزاری

یا بفهمه خونوادتو خیلی دوست داری

یا وقتی جایی هستین بهش بی توجه میشی و حسابش نمیکنی به یه بهونه ای کتک میزنه تا برات قدرت نمایی کنه. 

یه چشم بشنوه، کلی ذوق میکنه. آقای خونه، رئیس، سلطان، 

صداش بزن 

نترس پررو نمیشه نیتت خدا باشه و حفظ کانون خانواده. اونوقت به مرور باورت میکنه

روزها یه بار بهش پیامک بده مثلا ممنونم که اینهمه زحمت میکشی تا یه لقمه ی حلال برای آسایش خانواده در بیاری، یا هرچیزی که میدونی خوشش میاد و آرومش میکنه. 

آخرش چیکار کردی؟ برگشتی پیش شوهرت؟