خسته شدم از دست خانواده ی شوهر از بس بی چشم و رو هستند

جاریه سلیطه  من با مادر شوهرم کارایی میکنه که جز اون کسی نبینه انقدر هم نازشو میکشه هاااااااااااااااااا

مثلا منو جاری. مادر شوهر رفتیم باغ اون فقط با اون ولو میره این جاری هم خود شیرین خود خواه در باطنش فقط حسادت ولی در ظاهر خودشو مظلوم نمایان میکنه مادر شوهرممم هر بار اونو میبینه با من خود به خود قهر میشه فقط با اون خوب رفتار میکنه من حرص بخورم همین جاریم ۲۱ سالشه ولی خیلی سلیطه و بی حیا هستش با اون یکی جاریمهم باند شدن علیه من اون اخلاقش خوب بود سمت اون رفت اونم بد تر شد حالا این مادر شوهرمم که با اونا تو یه ساختمونه و منم جدا هستم اموالمونم شریکیه حالا مادر شوهر بایدناز اونا رو بیشتر بکشه چون با همن منم حساب نمیکنه جاری بزرگم ۳۱ سالشه هر کارشو از اون بیشتر میپزسه میگه تحربش بیشتره تو یه هر مراسمش اون رییس محلسیه هر جایی بره باید به اونم بگه از جاری وسطیه هم از ترسش همین کار ها هم میکنه هعی نازشو میکشه با منم مثل بچه رفتار میکنه چرااا چون فقط ۱۸ سالمه 

برای مادر شوهرم هر کاری بکنم هم هیچ گاه من رو نمیبینه منم ادم حسابش دیگه نمیکنم اونجوری که اون دل منو شکست پیش اونا منو خار ذلیل کرد هر خوبی کردممممممم منو ندید خدا تقاصشو پس بده 

من بیشتر از بقیه براش خوب بودم بیشتر از اونا براش خوب هستم اون جاریهام صلح تا شب کنار هم میشنند فقط ازاون میگند اینم فک میکنه خیلی دوسش دارن در حالی که اصلن این طور نیست خدا تقاص کارهاش رو پس بده خدا ازش نگذره که هر بار منو میبینه باید برینه بهم بره گم شه من هیچ وقت نمیبممش 

همین جاریم خودش ۳ سال ازم بزرگتره ولی خیلی ارزشش رو حفظ میکنند چون خیلی سلیطه هست هر چیزی بگن محکم جوابشونو میده بیشتر هم بهشون خوبی نمیکنه 

چیکار کنم با اینجور ادم ها نمیتونم قطع رابطه کنم چون فایمیلمون هستند و همه چیزمون شراکتیه ینی من باغ برم اونام میبینم جا یه دیگه برم اونام میبینم و ..

دعا کنین یا اینا ادم شن یا یک دعوایه بزگ بینشون بیفته که قهر کنند  از هم فقط همین 

خواهشا دعا کنین خواهشا