2777
2789

 من 17و خورده ای سالمه خواهرم 15 و خورده ای سالش یک سال و نیم فاصلمونه خواهرم درگیر یه دوست ناباب بد شد که هیچ وقت ازش نمی‌گذرم که ذهن و فکر خواهرمو عوض کرد خواهرم درگیر یه چیزایی شد که اصلا خوب نیستن درمورد جنس مخالف اصلا نیست ولی یه چیزایی که اصلا خوب نیستن و به صلاحش نیستن یه سری فکر و خیال و چیزای بی هدف اون موقع آنقدر مامانم و بابام فمرشون درگیر شده بود که اصلا خیلی به هم ریختن من و مامانم گریه میکردیم بابام داد و بیداد میکرد بابام دور از جون تا مرز سکته رفت دورا جونش بعد دیگه مدرسه آبجیم عوض شد و دوستای جدید ولی هنوز فکرش پیش اون دوستش بود الان چند مدت گذشته مامان و بابام و من فکر کردیم خواهرم خوب شد دیگه مثل قبل شد تا اینکه من اتفاقی داخل گوشیشو دیدم فقط رمز گوشیش هم من میدونم اونم اتفاقی چون گوشیش قفل شده بود و فلش شده بود من واسش درست کردم به رمز گذاشتم گفتم عوض نکن چون گوشیت دوباره خراب میشه تو این چیزا واردم بعد گوشیشو دیدم بعد چند مدت یعنی امروز صبح دیدم اینستا داره کسی که جنبه نداره من خودمم مامانم و بابام اجازه نمیدهم اینستا نصب کنم و واقعا تو این سن برای اون فضای مناسب نداره بعد چیزای خوبی تو گوشیش نبود و همون فکرای قدیمی دوباره بود و عوض نشده هنوز به خدا دارم از فکر و خیال میمیرم از اون ور میگم اگه به مامانم بگم یهو از دهنش میپره که من بهش گفتم و آبحیم باهام بد میشه اون دفعه هم من اومدم ماجرا رو به مامانم اینا گفتم که بابام و مامانم اینجوری عذاب کشیدن بعد هم آبحیم باهام مثل یه غریبه شد اصلا باهام حرف نمی‌زد به خدا دارم میمیرم خیلی فشار رومه رفتم تو دستشویی یواشکی گریه کردم بعد صورتم شستم کسی نفهمه چون مامانم هم آزمایش داره واسه کلیه اکه استرس بهش وارد بشه شاید آزمایشش بد بشه نمی‌دونم چیکار کنم فردا میخواد بره آزمایش بده نمی‌دونم نمیتونم تحمل کنم تا فردا بهش نگم گوشیشو نسونش ندم انگار یه سنگ بزرگ رو سینمه دلم میخواد گریه کنم زار بزنم ب خدا نمی‌دونم چیکار کنم الان همه عادین خوشحالن کم مامان و بابام فکر و خیال دارن اینم بهش اضافه بشه کم تو جوانی و ازدواج سختی کشیدن که الان باید از بچشون بکشن باید چیکار کنم توروخدا کمکم کنید نمیدونم چیکار کنم با خواهرم هم نمیتونم بشینم حرف بزنم چون مطمئنم یا می‌ره همچیو پاک می‌کنه و دیگه باهام حرف نمیزنه تازه هم رابطمون خوب شده بود ای خداا کنکور هم دارم به ور استرس کنکور یه ور هم این کاش اصلا گوشیشو نگاه نمی‌کردم اکه هم نگاه نمی‌کردم این فکرای مسموم پیشرفت میکرد و بدتر میشد الان هم داره می‌ره مدرسه با بابام که برسونتش میدونم متن طولانیه ولی بخونی کمکم کنی به خدا دهات میکنم التماست میکنم کمکم کن تروخداتااااا

چقدر لوسش کردین 

تو اکثر خونه ها بچه ها جرعت ندارن رو حرف پدر و مادر حرفی بزنن

خودمم هنوز با این سن پدر و مادرم اجازه بم ندادن رمز گوشی بزارم که خودشون ندونن ( البته سر گوشیمم نمیرن یه جور اعتماد متقابله)


 تکنسین داروخانه💊                                                         مشاور پوست و مو👩🏻‍⚕                                                         میکاپ آرتیست مبتدی💄

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب اون دلیل اصلیه مهمه چیه که انقد فشار آورده بهتون.

والا من فقط ذهنم به یه چیز بد میره

فقط به امید این زنده ام که روزی درمان سی پی بیاد❤️ که منم نشستن و راه رفتنه پسره کوچولوم فرشته ی بی بالم و ببینم❤️

اینستاشو پاک کن و بهش بگو اگر نصب ‌کنی به بابا میگم

نمیشه چیزای دیگه هم تو گوشیش هست فکر مسموم و خراب که اون دشمنش بهتره بگم تا دوست کرده چیکار کنم باید بگم به مامان و بابام تا یه فکری کنن براش

شما هر کار کنی اون کار خودشو انجام میده حالا جلو شما نه اما حتما در خفا انجام میده.. هب

هیچکاریش نمیشه کرد فقط باید تنهاش نزارید و دورادور مراقبش باشید و بهترین کار همون بوده ک مدرسه اس تغییر دادید باید صبر کنید بزرگتر بشه عاقلتر بشه ....

کاربری،سال۱۳۸۹ هستم ک رمزشو گم کرده 😒
شما هر کار کنی اون کار خودشو انجام میده حالا جلو شما نه اما حتما در خفا انجام میده.. هبهیچکاریش نمیش ...

چیکار کنم یعنی به مامان بابام نگم در جریانشون قرار ندم؟

به اون چیزی که تو فکر تو نره ولی مطمئن باش به صلاحش نیست


انشالله که هرچی خیره پیش بیاد

فقط به امید این زنده ام که روزی درمان سی پی بیاد❤️ که منم نشستن و راه رفتنه پسره کوچولوم فرشته ی بی بالم و ببینم❤️

چقدر لوسش کردین تو اکثر خونه ها بچه ها جرعت ندارن رو حرف پدر و مادر حرفی بزننخودمم هنوز با این سن پد ...

اره خب ولی همش تقصیر اون دوست که بهتره بگم دشمنشه و عقل ناقص خودش چطور من اینجوری نشدم ما فقط یک سال و نیم فاصله داریم 

چیکار کنم یعنی به مامان بابام نگم در جریانشون قرار ندم؟

 اگر مادرت دهنشون سفته بگو تا بیشتر مراقب باشن ک فقط تنها نباشه و با دوست قبلیش در ارتباط نباشه وگرنه خودت مراقب باش....

کاربری،سال۱۳۸۹ هستم ک رمزشو گم کرده 😒
اره خب ولی همش تقصیر اون دوست که بهتره بگم دشمنشه و عقل ناقص خودش چطور من اینجوری نشدم ما فقط یک سال ...

گوشی و ازش بگیرید واقعا جنبه نداره

یا پدر و مادرت براش تنبیه در نظر بگیرن که اگه بخواد به یه سری رفتاراش ادامه بده اونا هم یه سری از امکانات و ازش میگیرن ( منظورم تنبیه فیزیکی نیست)

الان سکوت کنین چند سال دیگه عمرا بشه جلوشو گرفت

 تکنسین داروخانه💊                                                         مشاور پوست و مو👩🏻‍⚕                                                         میکاپ آرتیست مبتدی💄

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792