رازهای بارداری که قبلش کسی بعتون نگفته بود

یه چیز باحال دیگه. من تو بارداریم انرژیم خیلی زیاد شده بود خیلی زیاد. کلا دو ساعت بیشتر نمی خوابیدم. بقیش هم مثل تراکتور کار می کردم. ۴،۵ صبح بیدار میشدم نماز شب می خوندم بعدم قران و نماز.ساعت ۶ صبح میرفتم پارک میدوییدم تا ۷. ساعت ۷ میرفتم دانشگاه تا ساعت ۸ شب. اون موقع تازه میومدم خرید می کردم و غذای شب و فردا ظهر رو درست می کردم. کل نه ماهم اینجوری گذشت با اینکه حالمم بد بود و همش ویار داشتم. یعنی همسایه هامون به همسرم و بابام میگفتن جلوشو بگیر، تو پارک دیدیم یک ساعت با چه سرعتی میدوید خخخ

مناحساس میکنم مثل دوره پی ام اس روحیم حساس شده 

همش میگم ساکت شو الان میگذره تموم میشه دعوا راه نندازی خاطره بدی بشه همه ازت دلگیر بشن 

خیلی عصبی و بداخلاق شدم از همه چی و همه کس هم بدم میاد 

همین الان دارم الکی الکی گریه میکنم ۱۴ هفته هستم

من از شوهرم بدم میومد و بهش ویار داشتم تا ۵ ماه بعد این نمی دونست ویار این جوره می گفت از من سرد شدی زده شدی شانس ندارم و...تا زد تو گوگل خوند با عجایب بارداری آشنا شد.