2777
2789
عنوان

کیا روانشناسی خوندن

258 بازدید | 21 پست

بنظرتون اگه یه آدم از نوزادی تنها بزرگ بشه و از عقاید و ارزش ها هیچی ندونه 

چیزی هست که براش مهم باشه؟

مثلا از دست آدما ناراحت میشه؟

یا بهش خوبی کنن خوشحال میشه ؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حس میکنم اینجور ادما احساسات بیشتری دارن فقط شاید بروز دادنش براشون سخت باشه

چجور احساس بیشتری دارن وقتی هیچی نمیدونن و تجربه نکردن 

من حس میکنم خیلی راحتن چون خیلی چیزا رو نمیدونن

مگه میشه!!! 

بلاخره یکی ازش، سرپرستی کرده

و ناخواسته ارزش های اونو درونی کرده

 وقتی خداوند شبان من است از که بترسم🕊🎚⛪ای پدر ما که در آسمانی......نام تو مقدس باد.پادشاهی  تو بیاید،اراده ی تو آنچنان که در آسمان است در زمین نیز جاری شود.نان کفافه ی مارا امروز بده،قرض های ما را برما ببخش.....چنان که ما نیز قرض داران خود را میبخشیم.مارا در آزمایش نیاور،بلکه از شریر رهایی ده.زیرا پادشاهی و قوت جلال تا ابد از آن توست.آمین✝️📿برای آنها که شما را آزار میدهند،دعای خیر نمایید متی۴۵:۵(اولین کاربری ۱۳۹۶)مسیحی آریایی هستم، مستدام باد ایران کوروش.

بیشتر ببینید
مکه میشه نوزاد تنها بزرگ بشه، منظورت ازتنهایی چیه

کلا تنها بزرگ بشه و کسی که ازش مراقبت کرده هیچی بهش نگه 

مثلا کسی رو نبینه جایی نره 

میدونم همچین چیزی ممکن نیست 

اما خیلی دوس دارم بدونم شخصیت اون آدم چجوری میشه وقتی بزرگ بشه 

کلا تنها بزرگ بشه و کسی که ازش مراقبت کرده هیچی بهش نگه مثلا کسی رو نبینه جایی نره میدونم همچین چیزی ...

خیلی چیزها غریزی وتو محیط یاد میگیرن، تصور کن تارزان، پسری که تنها تو جنگل بزرگ شد

جمعه13دی 1398داغی که هرگزسردنمیشود
مگه میشه!!! بلاخره یکی ازش، سرپرستی کردهو ناخواسته ارزش های اونو درونی کرده

میخوام بدونم چیزایی که برامون مهمه به خاطر اینه که از بچگی کردن تو گوشمون یا نه کلا انسان این نیازها تو وجودشن

میخوام بدونم چیزایی که برامون مهمه به خاطر اینه که از بچگی کردن تو گوشمون یا نه کلا انسان این نیازها ...



مثل چی!!! 

این یه داستان واقعیه سالهای سال پیش یه نوزادی از بچگی تو جنگل رها شده بود و با حیوانات فکر کنم گوریل یا میمون ها بزرگ شده بود

بعد تو سن حدود بیست و. چند سالگی پیدا شد 

نمیتونست حرف بزنه و مثل اونا رفتار میکرد و از آدم ها میترسید

غریزه مثل گرسنگی  و احساس عاطفه، ترس و اینا رو میتونه درک کنه


 وقتی خداوند شبان من است از که بترسم🕊🎚⛪ای پدر ما که در آسمانی......نام تو مقدس باد.پادشاهی  تو بیاید،اراده ی تو آنچنان که در آسمان است در زمین نیز جاری شود.نان کفافه ی مارا امروز بده،قرض های ما را برما ببخش.....چنان که ما نیز قرض داران خود را میبخشیم.مارا در آزمایش نیاور،بلکه از شریر رهایی ده.زیرا پادشاهی و قوت جلال تا ابد از آن توست.آمین✝️📿برای آنها که شما را آزار میدهند،دعای خیر نمایید متی۴۵:۵(اولین کاربری ۱۳۹۶)مسیحی آریایی هستم، مستدام باد ایران کوروش.

بیشتر ببینید
مثل چی!!! این یه داستان واقعیه سالهای سال پیش یه نوزادی از بچگی تو جنگل رها شده بود و با حیوانات فکر ...

مثل این که وقتی کسی باهامون بد رفتار میکنه ناراحت میشیم یا برعکسش

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792