یه ته تغاری ناخواسته ولی بعدا خواسته. مادرم خیلی سعی کرد که من رو سقط کنه. انواع قرص رو میخورد ، با مشت توی شکمش میزد، از چهارچوب در آویزون میشد. ولی من با قرص ها و مشت های زده شده توی شکم و آویزون شدن مبارزه کردم و همون شکم رو شکافتم و به صورت سزارین بیرون اومدم. چون چیزیم نشد و سالم موندم، گفتن این معجزه یه و نشونه خداست. برای همین اسمم رو گذاشتن، آیه. به معنی، معجزه و نشانه.