شدیدا دلتنگ کسی هستم که باهاش قهرم بعضی شبا خواب میبینم گریه می‌کنه خیلی غرورشو شکسته تا فقط من باهاش آشتی کنم ولی شوهرم اجازه نمیده میگه دوباره ضربه میخوری اذیت میشی دزدکی می‌خوام ببینمش ولی خب ممکنه وقتی بیاد خونم پسرم ب شوهرم بگه شر بشه
اره
کیه؟
اره ولی خب چون میدونم لیاقت آشتی نداره
آشتی نمیکنم باهاش
دخترخالم
یه بی احترامی کزد به مادرم 4 سال تفاوت سنی داریم
زنگ زدم با خاک یکسانش کزدم حتی یه کلمه جوابمو نداد
بعدم زنگ زدم با خالم دعوا کنم جواب نداد پیامش دادم ناجور
خلاصه دلم تنگ شده براش خیلی همو میفهمیم
با کسی قهر نیستم. اصولاً اخلاقم اینطوری هست که با همه می جوشم و حتی اگه از کسی خوشم نیاد به روم نمیارم . اما نمیدونم از اقوام همسرم که گاهی حتی جواب سلامم نمیدن و خودشونو میزنن به اون راه. خدا خودش شاهده هیچ هیچ هیچ بدی هم در حقشون نکردم اصلا. من موندم این دنیا چقدر ارزش داره که تین کارها رو میکنن.
آدم تموم شده رو ازنو شروع نکن
نه اون مثل قبل میشه نه تو
اره شده باهاش آشتی کردم بازم دعواراه انداخت قهرکردم بعد قهرم درست 6بارازم درخواست آشتی کرد من هربار نه گفتم و دیگه نبخشیدم و آشتی نکردم جوری اون1باراشتیمو کوفتم کردکه اگه 100000سالم بگذره درخواست آشتی بده عمرا قبول کنم
بحث جوشش نیس مثلا فرض کن یکی اومده خونت میگه شما لیاقت این بچه رو ندارین اخلاقتون بده در حالیکه ما واقعا فرهنگ و اخلاقمون از اون طرف خیلی بالاتره یا میاد تیکه میندازه آدم دلش می‌شکنه کم کم ناراحتی باعث میشه نخوای ببینیش ولی خب ندیدنش چون نسبت نزدیکی داره ناراحت کنندس
دیگه شوهرت عقده ای هست اگر مادر خواهرت و برادرت و بابات هستن جلو شوهرت وایستا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز