با دوتا بچم چیکار کنم پدرم اصلا پشتم نیس شوهرمم همه اخلاقاش عالیه ب جرات میتونم بگم شاید تو عمرم آدم ب محترمی شوهرم ندیدم فقط چند باری باهاشون رفت آمد کردم چنان ضربه های خوردم ازشون که بستری شدم هرروز آرامبخش میزدم بچم وسط مونده بود شاید باورت نشه مدتی که رفت آمد داشتیم من اصلا بدون دلیل باردار نمیشدم تا قطع رابطه کردم روحیم انقد خوب شد هم باردار شدم هم اخلاقم شادتر شد چی بگم خواهر که تقصیر خودشونه تهش هم اینجوری ناراحتی میمونه برای آدم
چن بار بلا سرم اومده حتی پلیس زنگ زدگی دخترت بستری هست بیاین اجازه ترخیص بدین (شوهرم راه دور بود)
بابام حتی نیومد امضا کنه مرخص شم منتظر شدم شوهرم برگرده بیاد امضا کنه