2777
2789
عنوان

گلگی جاری

225 بازدید | 31 پست

سلام

امروز ما رفته بودیم ۱۳ ب در شوهرم راه افتاد ک بره باغ پدرشوهرم ... بچمم داشت میبرد(ی پسر چهارساله شیطون دارم) منم گفتم شاید بره اونجا اذیت کنه همراه شوهرم راه افتادمو رفتم اونجا ب محض رسیدنمون دیدم ک دخترای جاریم تاب بستن دارن بازی میکنن پسرمم گفت الا و بلا میخوام سوار شم کلی بهش توضیح دادم ک نه نوبتیه و... بعد یدفعه ی سنگ بزرگ رو برداشت پرت کرد طرف دختر جاریم ک داشت تاب میخورد اونم از ترس اینکه سنگ بهش نخوره هولی از تاب اومد پایین و انگشت پاش گرفت ب لبه جوی و درد گرفت این وسط هم دختر اون یکی جاریم شروع کرد ک سامیار زده ب پاش منم گفتم نه سنگ خورد ب دیوار و افتاد لیلا هولکی خودشو از تاب انداخت و پاش درد گرفت ولی باز دختره زیر بار نمیرفت ک کار سامیاره و سنگ زده ب پای لیلا منم گفتم اصن زده دلش خواسته و بچمو برداشتمو از اونجا اومدم اینور تر بعد شوهرم اومده میگ سحر (مامان همون دختر جاریم ک هی میگفت کار سامیاره ) ب من گفته ک اینا بچه هستن من توقع نداشتم زنت ب بچه من اینطور بگه من بدم اومده ...

حالا بنظرتون من چ عکس العملی نشون بدم 

چون خیلی بی سیاستم گفتم با شما مطرح کنم راهنماییم کنین...

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

چطور دختر اون تو روی من وایساده میگ بچه تو زده عیبی نداره؟

خدا شاهده من بودم همونجا جوری بچمو ادب میکرذم که بار آخرش باشه سنگ بزرگ پرت میکنه،همین رفتارات باعث شده بچت قلدر بشه

جنگل رو به فنا بود ولی درختها هنوز به تبر رای میدادند چون تبر درختان را قانع کرده بود که او هم یکی از انهاست زیرا دسته او هم از چوب بود..

چی بگم ؟؟؟

تا الان همیشه میگفتم بچه ها نباید بینشون دخالت کرد خودشون باهم کنار میان 

اما ده روز پیش یه دعوای اساسی برادرشوهر جاری راه انداختن اونم با دروغای پسر ده سالشون 

یکسری کردن که مادرشوهر بیشعورم به ناحق هرچی از دهنش دراومد بهمون گفت 

تا الان بین بچه ها دخالت نمیکردم با اینکا چتد بار بیخودی بچمو زدن میگفتم باهم خوب میشن پس بیخیال ولی الان که به دروغ این همه حرف پشتم زده شده میگم کاش گوش بچشو یه جور میمالوندم که حسرتش به دلم نمونه 


آره بی سیاستی باید یا سکوت میکردی یا بچه رو آروم میکردی 

نه طرف بچه خودت که مقصره رو بگیری و اینجور جواب بدی 

در ضمن نگی بچه م چهار سالشه حالیش نیست 

همه چیزو متوجه میشه 

بسیار نادر هستند  کلماتی  که ارزششان از سکوت بیشتر باشد.
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792