2777
2789
عنوان

همه چیو برای خواهرش تعریف میکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 452 بازدید | 43 پست

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

اعصابمو خورد کرده این کارش ،اصلا طوری شده که هیچی نمیتونم بهش بگم ،وقتایی که ناراحتم وقتایی که افسردم ، وقتایی که دلم میخواد با یه نفر درد و دل کنم ،همش فکر میکنم میره به خواهرش میگه 

اولا خیلی رک بگو عزیزم من دوست ندارم این کارت رو.گوش،نکرد بهش تیکه بنداز بگو وای نگیر میخای ب فلانی ...

بعد جالبه یه وقتایی که بهش میگم چه خبرا و اینا یه چیز میگه نصف و نیمه ،مثلا یه خبر از فامیلاش میده ،بعد میگه گفتن کسی نفهمه ها ،به مامانت نگیا ، بابا مگه من بیکارم برم این چرت و پرتا رو برای بقیه تعریف کنم 

اولا خیلی رک بگو عزیزم من دوست ندارم این کارت رو.گوش،نکرد بهش تیکه بنداز بگو وای نگیر میخای ب فلانی ...

امسال توی تولدم خونه ی بابام اینا فقط همسرم بود و مامانم ،من تاپ و شرتک پوشیده بودم ،موقع عکس انداختن گفت برو لباس پوشیده تر بپوش.گفتم کسی نیست که فقط مامانمه و تو .کسیم که قرار نیست عکسا رو ببینه ،گفت یوقت یکی ببینه ،خب این یعنی چی؟یعنی وقتی بره خونه ی خواهرش اونا هم قراره عکسای خصوصی ما رو ببینن 😭

امسال توی تولدم خونه ی بابام اینا فقط همسرم بود و مامانم ،من تاپ و شرتک پوشیده بودم ،موقع عکس انداخت ...

اولا یکم سخت گرفتی.خوب ببینن.اتفاقا سرت بالاست ک برات تولد گرفتن و اهمیت میدن.ولی اگه زیادی پیش روی میکنه مدام بگو.ببین عزیزم تا حدودی طبیعیه.بخاطر نبود مادر به خاهرش وابسته هست.بخدا درست میشه.من شرایطم بدتر از تو بود

شوهرت مث یه دختره ک نخود در دهنش نمیخیسع و ب خواهر و دوستش باید مو ب مو بگه

بله متاسفانه ،ظاهرا خیلی مردونه و مغروره من فکر میکردم خودش همه چیو تصمیم میگیره ،ولی وقتی ازدواج کردیم توی گوشیش دیدم حتی چتای دوران آشناییمون رو هم اسکرین شات گرفته برای خواهرش فرستاده 

انقدر بعد از دیدن اون اسکرین شات ها حالم بد شد که حتی نمیخواستم قیافشو ببینم ،ولی نمیتونستمم بهش بگم رفتم سر گوشیت اینا رو دیدم .کلا مونده بودم چیکار کنم 

اولا یکم سخت گرفتی.خوب ببینن.اتفاقا سرت بالاست ک برات تولد گرفتن و اهمیت میدن.ولی اگه زیادی پیش روی ...

خودمم اوایل فکر میکردم خب بهتره که روابطش با خواهرش خوبه ،چون خودمم با برادرم صمیمی هستم و درک میکردم ولی فکر نمیکردم دیگه انقدر بخواد همه چیو بگه 

اوه چ بد.بنظرم با خواهرش صحبت کن

چی برم بگم ؟ خیلی سعی کردم روابطم با خواهرش صمیمی نشه و دوری و دوستی و با احترام باشه. میترسم دیگه همه چیو جلوم قایم کنن و دیگه هیچی همسرم بهم نگه و در خفا بره همه ی اطلاعاتو بده .اینطوری اقلا میفهمم در چه حد میدونن 

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792