2777
2789
عنوان

نفسم داره بند میاد شوهرم بچمو برد😭

| مشاهده متن کامل بحث + 4461 بازدید | 108 پست

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اسی بچه دو نیم ساله رو ول کردی میگفتی وایسا منم حاضر شم.پاشو یجوری برو ماشین بگیر اگ بلایی سر بچت بیاد میگن مادر نیستی.

ولی من هروقت بریدم وخسته شدم وفکرکردم ک دیگه نمیتونم ادامه بدم،همین ی جمله اش منو نگه داشت تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمیکند.....
حالا کاریه که شده گریه نکن وا زن گنده بچت پیش شوهرته دیگه حواسش هست تو هم برو پیش مامانت اینا خوش بگ ...

مامانم اینا ملی مهمون دارن اصلا حوصلم نمیاد .. تف به غرور .

بنظرت زنگ بزنم ؟

بزرگ شدن آرزویی بود که به امتحانش نمی ارزید 👏
میدونم سختهحالا که نرفتی و نخواستی بری و شوهرت هم اهمیت نداد به نظرت شمام تحمل کن شما با خانواده خود ...

بنظرت برسن اونجا زنگ بزنم؟ واکنش اونارو نمیدونم میترسممم

بزرگ شدن آرزویی بود که به امتحانش نمی ارزید 👏

چرا هوچی بازی درمیاری بزار یه روز شوهرت بچه نگه داره ببینه چه سخته قدرتو بدونه، بچه رو اینقدر وابسته نکن چند روز دیگه برمیگردن

احتمالا شوهرت دووم نمیاره زودتر هم برمیگرده

برای حاجتروایی در تاپیکم با عنوان تاپیک جامع هدیه به حضرت ابالفضل ع شرکت کنید، ولو با یک صلوات. ان شاالله حاجتروا باشین دوستان گلم🤲🌹

درکل بچه نیاز ب مراقبت خ زیاد داره نمیشه همینجور برداره ببره کلباس و وسایل و اینا همراهش برد؟ برا بچ ...

اره اونارو برد .توروخدا بکید چ کنم

بزرگ شدن آرزویی بود که به امتحانش نمی ارزید 👏
راستش دلم میخاست شوهرم امروز بگه بریم قبول میکردم .. ولی ب خودش نیاورد

چون دوتاتون لجبازی کردید حالام زنگش بزن بگو هم وسایلای نینی جا مونده یکمیش هم خودتم دلت کیخواد پیششون باشی تا بیاد دنبالت

مامانم اینا ملی مهمون دارن اصلا حوصلم نمیاد .. تف به غرور .بنظرت زنگ بزنم ؟

والا من فامیلاتون رو نمیشناسم که 

میتونی راستش رو نگی که چیشده 

مثلا بگی پریود بودی نمیتونستی سفر کنی 

بعد بگی از اونور مادر شوهرم اینام چشم انتظار بودم دل تنگ همسرم و بچم رفتن 

منم گفتم بیام پیش شماها 

بازم خودت میدونی یه چیزی بگی کسی نفهمه خیلی بهتره 

از بابت همسرت هم بعدا باهاش حرف بزن بگو توقع هات رو 

با هم قرار بذارین به دل هم‌راه بیاین 

گریه هم نکن

کائنات ازت ممنونم که نگاهت و حواست به من هست💙خدایا شکرت💚الهی به امید خودت❤
اره اونارو برد .توروخدا بکید چ کنم

ب شوهرت زنگ بزن ببین اجازه میده با تاکسی بری بگو هرجا هستی وایسا آدرس بده با تاکسی بیام

ولی من هروقت بریدم وخسته شدم وفکرکردم ک دیگه نمیتونم ادامه بدم،همین ی جمله اش منو نگه داشت تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمیکند.....
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز