چون اخلاقش تیزع و مغرورع و سرد و بددل برعکس خودم خیلی گرم و عاطفی ام و یک دقیقه نمیتونم بدون عشق باشه زندگیم اینو واقعی جدی میگم ولی از شوهرم میترسم تازگی خیلی بیشتر شده این یکی دوسال به افسردگی هم مبتلا شدم الان خونه خودمم و فکر میکنم زندگیم رو هواست بنظرتون من چرا اینجوری شدم میترسم سست میشم استرس و اضطراب میگیرم ازش تا داروی ضد اضطراب هم نخورم آرامش نمیگیرم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.