.و بازم میگم اصلا رفتاراش عادی نمیشه برام اصلا خیلی فجیحه
خونه ی مادربزرگ همسر من جو ی جوری تعداد زیاد هستن
حدود ۶۰نفر اینا عروسا نوه ها زن و شوهرها
بعد موقع سفره انداختن مردونه زنونه میکنیم تو قسمت زنونه جا نموند عروس یکی از دایی همسرم گفت من پیش شوهرم میشینم دیگه همین جا رفته بود بالاسرش نه باید پاشی چرا نشستی اینجا پیش شوهرت 😐آخه بابا بتوچه مادرشوهر شی؟مادرشی؟چیش هستی تو عمه ی همسرشی ب عمه ب همسر چ ک آدم کجا میشینه اونم گوش نداد تااااا آخر نگاش ب اون بود ک آره با فلانی گفت خندید فلان پسر ی شوخی کرد با این این عروسه هم خندید
این چیزا برا من واقعا عجیب میاد