2777
2789
عنوان

مادرشوهرم ی تنه می‌تونه همه ی نقشهای بد رو بازی کنه

| مشاهده متن کامل بحث + 391 بازدید | 42 پست

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

چرا دعای بیخود می کنیخدا زیاد نکنه از اینجور اخلاق و رفتارا

ینی میخندم ب بعضی رفتاراش هبا بقیه ها ولی ب عمق قضیه ک نگا میکنم میبینم چقدر وحشی و دهن دریده و سلیطه ای خداااااا

این کاربری دست چند نفره 
بی تقصیر نیستیم ولی اونا لنتیا با یه جمله میتونن یه زندگیو بکوبن از نو بسازن😂

درست میگی ولی اگه قراره یه موضوعی تعریف بشه بهتره از دید دو طرف بررسی بشه،چون مادر شوهر به خاطر اسمش خیلی اتفاقا بی تقصیر میفته گردنش😂

بلندترین فریاد من سکوت من است...
یه سوال دارم نه فقط اسی کلا بقیه خانمهای متاهل،یعنی خداوکیلی خودتون هیچ ایرادی ندارید و کاملا بی تقص ...

عزیزم اینجا فضای مجازیه کسی هم کسی رو نمی‌شناسه صدرصد منم آدم بی عیبی نیستم ولی این اعجوبه رو ببینی بخدا کپ می‌کنی ینی هر رفتارش ک یادم میاد پشمام می‌ریزه آخه بابا تو ی زنی بزرگی یکم محترم باش یکم خوش اخلاق باش یکم آدم باش 

تو ی مهمونی خانوادگی بودیم از دممممممم ب همه تیکه انداخت فضولی کرد دستور داد تا حتی جای نشستن آدمای دیگه دستور میداد ک فلان عروس پیش شوهرش نشسته زشته آخه بابا بتوچه زن بیا بشین سرجات 

یکی شوهرش نیومده حتما دعوا کرده فلان دختر چرا ب پسرداییش نگا کرد موقع حرف زد فلان عروس چرا این حرفو گفت فلانی چرا اونجا نشست 

چندباره با عروسی دیگه ی مدلی درمورد بچه هامون حرف زد من کپ میکردم چرا آنقدر وحشیه من حرفامو حساب نمیکنم با من کاری ندارم زیاد یا هم هی می‌گفت برو بچه تو از پیش بچه های دیگه بکش بیار تو گفتم بازی می‌کنه ی بارم خوش رفت نتونست بیاره 

زن ها و مادرشوهر ای دیگه هم بودن چرا کسی کاری ب کار کسی نداشت آخه این ی تنه فضولی میکرد 

این کاربری دست چند نفره 
یه عروس خون به جگر شده

دیروز روزه ام خوابیدم کل کارامم کردم بعد از ظهره خوابیدیم همگی یهو میبینم بی خبر اومده میگم باخدا چیشده حالا(پسر من اوتیسم خفیفه)اومده میگه برا پسرت از دعانویس دعا گرفتم با این دعا بشوریمش خوب میشه 

واقعا چی بگم ب این بشر؟؟؟

این کاربری دست چند نفره 
درست میگی ولی اگه قراره یه موضوعی تعریف بشه بهتره از دید دو طرف بررسی بشه،چون مادر شوهر به خاطر اسمش ...

گفتم ک مادرشوهرهای دیگه هم بودن چرا اونا کاری ب کار کسی نداشتن 

فقط این بود ب همه تاکید میکنم ب همه تیکه مینداخت و مث ی سگ وحشی رفتار میکرد با عروس برادرش ی مدل حرف زد از خجالتم پاشدم رفتم آشپزخونه 

این کاربری دست چند نفره 
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792