از دایی و خالهام . برا ازدواجم چون با همسرم آشنایی قبلی داشتیم هرچی خواستن پشتم گفتن ۶ ماه و خورده ای نامزد بودیم همسرم ۳ بار ۲ روزه اومد و رفت میگفتن میخوان یکاری کنن ک میاد میره
حالا عروسی دختر خالمه ۲ ماهه نامزدن پسره ۴ بار ۱ هفته و ۱۰ روز میمونه ولی کسی چیزی نمیگه تهشم بهونشون اینکه چون رو دستمون مونده بود ردش کردیم چیزی نمیگیم کادو ب من خالها هر کدوم ۴ و ۵ و ۷ ت دادن دایامم همین دادن دوتا دیگشونم تبریکم نگفتن حتی عروسیمم نیومدن دایام چون راهشوندور بود فقط یکی از داییام اتفاقی کار داشت و اومد اما برا دختر خالم یکی از خالهام یخچالشو گرفت اون یکی ۲۰ ت داد داییا هم میان عروسیش ن اینکه بگم چرا دادن چرا چیزی نگفتن
بحث تبعیضه جفتمون دخترای خواهرشون بودیم که(: دلم میخواد ی جوری این کارشونو بزنم تو صورتشون