سلام امشب ی چیزی شنیدم برگام ریخت گفتم ب شما بگم درس عبرت شه......
ی فامیل داریم خانواده با اصل و نسبی هستن خیلی خوبن
اصن تو فامیل برای همه الگو هستن
این خانواده ۵ تا پسر دارن
پسر سومی عاشق خواهر دوستش میشه
خیلی خیلی عاشق میشه
۵ ساله تمام رفتن خواستگاری ،پسره میگف فقط همین دختر
خلاصه ک خانواده دختر قبول کردن
(چون دختر تکدونه بوده خیلی روش حساس بودن)
روزی ک رفتن عقد کنن بازم هنوز راضی نبودن هم خانواده پسره و هم دختره
خانواده ها ۱۴ سکه توافق کردن
ولی پسره چون خیلی دلباخته دختره بوده سکه رو ۵۰۰ تا میکنه
سر همین قضیه پسره تو محضر سیلی میخوره از باباش
(باباش آدم خوبیه ازینا ک خیلی کارشون درسته و مشتی )
این ماجرا برای ۱۵ سال پیشه...
من اون موقع بچه بودم ولی یادم میاد ک میگفتن فلانی عاشق شده حاضره برای دختره بمیره
عشقشون زبانزد دوست و آشنا و فامیل شده بود