سال اول کنکورم دلبسته مشاورم شدم نمیدونم اصلا چرا اصلا نمیدونم چطوری دلبسته شدم اون میخواست از ایران بره منم کنکور رو رها کردم باهاش برم البته اون نمیدونست بهش علاقه دادم بعد ۶ ماه گفت کنسل شد رفتنم منم فقط کنکورم رو از دست دادم
سال دوم از همون اولش هی میخواستم کات کنم هر هفته پی ام میدادم و میگفتم یک مشکل شخصی دارم اما مشاورم همش میگفت نه من دارم هر عیبی میگی درست میکنم سر اینکه ناراحت نشه و اینکه خیلی زیاد دلتنگ میشدم از همه مهم تر خیلی مشاور خوبی بود و من فکر میکردم میتونم همچی رو درست کنم کار کنیم چون میترسیدم اشتباه برم راه روو.... ادامه دادم آخر سر یک بار کات کردن گفتم بهش که آقا من علاقه دارم و اصلا بحث کنسل کردنم شما نیستین و اونم برخورد بدی نکرد و دیگه نه اصراری کرد نه هیچی کلی هم آرومم کرد
تو کل سال دوم فقط قرص مصرف میکردم از خودم بابت سال اول بیزارم بودم از اتفاقایی که افتاده بود از اینکه به مامان بابام انگار یک‌حور خیانت کردم از همچی 😭 الانم متنفرم از خودم ۱۹ سالگه دانشگاه قبول نشدم چرا باید اینطوری میشد چقدر یک آدم میتونه بد باشه چقدر.... منظورم خودممم ها
چرا انقدر بدی کردم الان چیکار کنم خودم راه رو برم میترسم اشتباه برم اشتباه تست بزنم به هیچ مشاوری هم نمیتونم اعتماد کنم با مشاور قبلیمم سر همین حسا دیگه نمیتونم کار کنم با اینکه مشاور خوبی بود💔
