دوساله باهمیم
شرایط رابطمون خیلی سخته و به زور همو میبینیم و دیر به دیر
چون من نمیتونم زیاد بیرون برم
الان بعد دوهفته من اوکی بودم برم پیشش خودشم اوکی بود گفت آماده شو بعد یهو گفت ای وای با خانوادم میخوایم بریم شهرستان دوساعت فاصله داره شهرستانه
گفتم خب باشه دوسه ساعت گذشت سه بار زنگ زدم جواب نداد هنوزم زنگ نزده
خبریم نداد از خودش