سه ساله یه مستاجر داریم که مرد خوبیه
ما اومدیم مسافرت شهر اونا
اونم مارو دعوت کرد باغ پدر زنش
خلاصه که رفتیم اونجا
نگم براتون از تیپ و کلاس زنش
موهای بلوند و کراتین شده
لب های ژل زده خیلی کم و با کلاس
ناخون های دست و پاش کاشت شده
میگفت برای خونه هفته ای یه بار کمکی میارم
میگفت فقط با هواپیما میام شهر خودمون و برمیگردم
لباسای خوب و نو
شوهرش همه ی کارای کباب و خرید رو انجام میداد خانومه فقط حواسش به بچه ی نو پاش بود
منم سفره رو انداختم ظرفا رو شستم و رخت خواب رو جمع کردم