داداشم ۲۲ سالشه دختر خالم ۲۵ سه سال اختلاف سنی دارن نمیدونم چی از داداش من دیده خوشش اومده ولی داداشم آبجی الهی قربونش بره یه پارچ عشقه من مستقیم به داداشم نگفتم فقط ضمنی اشاره کردم گفت ازدواج فامیلی اعتقاد ندارم منم همینو به دختر خالم گفتم ولی منو مقصر میدونه میگه تو نمیزاری ولی منو دوسش داذم بدستش میارم هر جور که شده الان داداشم خوابیده گوشیش اس ام اس اومد دیدم دختر خالم پیام داده بهش نوشته مولوی میگه تو را نه در ذهنم دوست دارم و نه در قلبم زیرا روزی ذهنم فراموش میکند و قلبم از تپش می ایستد تو را با روحم دوست دارم زیرا روحم همیشه پایدار است و نه فراموش می کند و نه از تپش می ایستد عصبی شد پیامو حذف کردم از گوشیش ول کن جگرگوشه آبجی نیست دیوونم کرده 😤😤
الان فراموشی یه درد نیست درمانه درخواست دوستی ندین لطفا برادر گلم خواهش میکنم اینقدر به من گیر نده بزار تو حال خودم باشم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
الان پیامشوپاککردی. بعدنومیخوای چهکنی. اگر قسمت هم باشند هر کار بکنی هم میشه. دختر حالت عیبی داره؟ والا سه سال بزرگتر که عیب نیست. چرا نگرانی؟ داداشتکهخودش نمیخواد پستو خودتو درگیر نکنودخالت نده. اگر ایراد بزرگیدارهدخترخالت، خب میشه رفتارتوهضمکرد