من یک خواستگار داشتم
خیررررررر سرش کارمند بانک بود و وضع خوب
جلسه اول بیرون بودیم یک قرون خرج نکرد
جلسه دوم اومدن منزل و شیرینی و گل خریدن
من تو صحبت های جلسه دوم فهمیدم که اقا پسر اخلاقای مردسالارانه داره
وقتی مامانم جواب منفی داد
مادر اقا پسر گفت پس خرجایی که کردیم چی😐