هرسال سیزده بدر با خانواده شوهرم میریم باغ پدر شوهرم
پارسال که سیزده احیا بود اونا هیچکدوم نرفتن ما هم خودمون رفتین باغ خودمون
امسال مامانم و داداشم میخوان با ما بیان باغ ما
منم به شوهرم گفتم به خانوادت هم بگو بیان باغ خودمون تا مامانم اینا هم بیان
این آقا قبول نمیکنه میگه مشروب میخورم بعد موقع برگشتن
تصادف میکنن منو مقصر میدونن من نمیتونم بگم
به مامانت بگو بیاد باغ پدرم
مامانم عمرا نمیاد باغ اونا
منم ناراحتم بخاطر این موضوع نمیدونم الان به مامانم چی بگم اگه سیزده هم با خانواده شوهرم برم زهرمارم میشه
این چن سال اخیر هم مامانم همراه خاله هام میرفتن
فقط یه بار با هم بودیم
الان با هیچکدوم رفت و آمد نداره
راهنمایی کنید من چیکارکنم چی بگم ؟