بیا من بگم
الان از چندتا از اون دارکها اومدم بیرون
یکی شون چون به بچه جاریش گفته از بس مادر و پدرت سرشون تو گوشیه تو هم همش گوشی دستت گرفتی و جاریش گفته ولی ما که همش گوشی دستمون نیست!
فقط همین
فقط گفته نه. ما همش گوشی دستمون نیست.
این خانم مهمونی رو به خاک و خون کشیده. به نشانه اعتراض جمع رو ترک کرده. با جاری خدافظی نکرده. از گروه خانوادگی انداخته تش بیرون. افطاری هم نمیخواد دعوتش کنه.
چرا؟
چون جاریش نظر ایشونو نپذیرفته!!!!!!!!!
یکی دیگه رفته خونه نامزدش. که حتی هنوز عقد هم نیستن.
سیس پرنسس گرفته. وقتی هم اونا خواستن قلیون بکشن گفته ما از اون خانواده هاش نیستیم. مادرشوهرش گفته خیلی با تربیت بودی پا میشدی تو جمع کردن سفره کمک میکردی.
اینم قهر کرده. پاشده رفته خونه. الان استرس گرفته نگیرنش!
یکی هم با دوست پسرش رفته کافه
پسره گفته اینجا پاتوق منه.
دختره گفته باکی میای
پسره گفته با سارا نیکا.
حالا دختره ناراحته که چرا منم نگفتم با رحمان رحیم میام!!!!
سم نیستن اینا
سرطانن