ما شهرستان زندگی میکنیم عید مجبوریم بیایم خونه پدر مادر بمونیم امشب پدرم زود خوابید تازه هنوز دو دقیقه نبود خوابیده بود که پسر چهارسالم رفت بالا سرش و نگو پدرم ترسیده محکم بهش سیلی زد جوری که صدای سیلی تا آشپرخونه اومد منم عین دیوونه ها شدم عصبانی شدم و جیغ و داد کردم و همه چیو بهم زدم من اجازه نمیدم کسی به بچم دست بزنه گفتم از فردا اینجا نمیمونم میرم دیگه.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
متوجه نشدم چرا مجبورین اونجا بمونین؟ درسته نباید میزد ولی خب اونا هم سنی ازشون گذشته باید مراعات حالشونو بکنین. صبحا بیدارش کن زود در طول روز نخوابون که شب زود بخوابه خودتم حواست باشه اونا خوابیدن اذیتشون نکنه