من یه مدت قهربودم
البته چندباری قهر. رفتم
بخاطر بی عرضگی های شوهر آشغالم
حالا امشب دخترم هی گریه میکرد گفتم چی شده
بهم گفته
وقتی تو نبودی بابایی بهم. گفت میرم برات مامان جدید میارم ومنم مثل احمقا خوشحال میشدم والان که میفهمم ناراحتم
قضیه مال پارساله، دخترم الان 9سالشه
چه غلطا!
الکی میگفته حرص تورو دربیاره باورنکن
عصبی بوده یه چیزی گفته بیخیال
چرت گفته
عرضه داشت ترو نگ میداشت
وا عزیزم حالا یه چیزی به بچه گفته این دلیل نمیشه بره زن بگیره که ،مگه به همین راحتیه🫤
یه زری زده
بعدش الان دیگه بخوان زن بگیرن رضایت زن اول نیازه
خاک از سر عصبانیتم نباید بگی واسه یکی از فامیلای ما هم این اتفاق افتاد بچه همیشه میترسید یه مامان دیگه واسش بیارن با ترس و لرز میخوابید🙁💔
الان اگ مشکلی ندارید و میخوای زندگی کنن کشش نده ب روش نیار عصبانی ی چی گفته خانوما براش صف نکشیدن بیان بگیرنش
چقدر اینجا خوبه حرف زدم ارومتر شدم
خداروشکر دارمتون خواهرای مجازی
یکسال گذشته اونموقع ام قهربودین چال کن بره این حرفارو
قصد طلاق داری؟
چون از خونه رفتی میپرسم
اگر نه
کار اشتباهی میکنی میری
چون باقهرت درست نشده و نمیشه مگر رگ خوابشو پیدا کنی
قهر بده
اونجوری گفته مثلا دل دخترت را شاد کنه
