آقا چند روز پیش عمم اینا یهو بیخبر اومدن خونمون بعد ما با اینا خیلییی رودربایستی داریم کلا لِولشون از ما خیلی بالاتره
بعد خونمون خیلی بهم ریخته بود😭شب قبلش مهمون داشتیم ظرفای شسته رو جمع نکرده بودیم ، آب هم قطع شده بود طرفای ظهر نشسته بودن
بعد این وسط بابامم با یه شلوار کوتاه از دشویی اومد
بعد من میخواستم آجیل اینا بیاریم جاآجیلی پیدا نمیشد😭 بعد مامانمو صدا زدم داشتم باهاش حرف میزدم با عصبانیت شوهر عمم رو مبل نشسته بود منو دید از رو آیینه😭😂😂
وای خیلی بد بود ،کاش یه زنگ میزدن بیشعورا😥