ولی حواست باشه غیرمستقیم ضایع نباشه کل فروشگاه متوجه شن درحدی که خودش یکم متوجه ماجرا بشه
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی تا شب نرود صبح پدیدار نباشد سعدی بله جناب سعدی اما رنج پایانی ندارد همچون نفس با من آمیخته است و با هر دم و بازدمی خود را به من نشان می دهد.....!
منم شرایط تو رو داشتم مجردی.یه پسری بود تو پاساژ ازش خوشم اومده بود دیدم اونم از من خوشش اومده.حدس زدما.بعدش ب بهونه های مختلف میرفتم پاساژ خرید.اما هیچ واکنشی نداشتم بهش.الکی با گوشی حرف میزدم لبخند میزدم مثلا دارم با گوشی میحرفم میخواستم ی جورایی غیرتی بشه اگه دوسم داره و اینا.آخر سر بیشعور نگفت فقط چشمک زد.نمیدونم چرا ازش بدم اومد.دیگه پامو نزاشتم اونجا