دوستان من یه پانسیون کوچیک نگهداری از حیوانات آسیب دیده دارم ،همه هزینه هاشونم با خودمه برای ثوابش ، تو طول سال همش درگیر پانسیون خیلی زحمت داره ولی بت جون و دل انجام دادم ، خیلی از این حیوانات رو شوهزم نجات داده ولی خوب وقت نمیکنه بهم کم کنه
مسافرت نمیتونیم بریم مگر اینکه مادرم باشه سر بزنه به پانسیون
امسال عید چون مادرم روزه بود مادرشوهرم گفت با خیال راحت برید من سر کشی میکنم غذا میدم
الان ۲ روز ما فتیم روز اولم که قبل رفتن غذا داده بودم میمونه یک روز ، صبح رسیدم میبینم ظرف آب های همشون خشک خشک ، غذا ندارن ،همه جا کثیف،تازه شوهرم میگه به روش نیار ، شما جای من باشید بهش نمیگید؟ مخصوصا چند تا از کیس هایانسیون تازه جراحی شدن نباید استرس بگیرن اینو چند بار بهش تاکید کردم ولی حتی اونا هم آب و غذا نداشتن
هر بارم از اونجا بهش زنگ زدم گفت سر زدم عالین ،شما با خیال راحت بچرخین
حس میکنم این کاز رو کرده عمدا که ما دیگه دوتایی سفر نریم