داشتمن مافیا بازی میکردن ،از بچه ی هفت ساله توشون بود تا خود سی و هشت سالش،دختر خودم نه سالش هست،طبیعی که نسبت به بزرگترهای بازی معمولی تر بازی کنه،بعد دختر خودشو که همسن دختر خودمه رو تشویق میکنه آفرین ،بعد اشک دختر منو دراورده که تو بازی بلد نیستی،تازه وقتی رفتم بهش گفت یعنی چی اعتماد بنفس دختر منو میاری پایین،من کی همچین کاری در قبال دخترت کردم ،باز طلبکار داره دفاع هم میکنه،گفتم مگه خودش خواست با تو مافیا بشه،اتفاقی دیگه
خلاصه که ازش دلخورشدم بابت دخترم نادونی اش رو بخشیدم ولی نمیدونم چطور به دخترم کمک کنم که بازهم بازی کنه و خودشو کنار نکشه 😔😔
