2777
2789
عنوان

بابام به زن بابام گفت حوصلتو ندارم میخوای طلاقت میدم 😏😏😏😏

| مشاهده متن کامل بحث + 132503 بازدید | 680 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

توام سعی کن درکش کنی سخته بچه یکی دیگه رو بزرگ کردن از اول مزاحمش بودی یه جورایی داداشت که گناهی ندا ...

مگه کسی گولش زده یاآقا بچه داشتنش رو‌مخفی کرده بود خودش شرایط روپحتما میدونسته اومده توزندگی اینا

توام سعی کن درکش کنی سخته بچه یکی دیگه رو بزرگ کردن از اول مزاحمش بودی یه جورایی داداشت که گناهی ندا ...

این از اون حرفا بودا شب خواستگاری باباش دختره رو قایم که نکرده بود قطعا میدونست بچه داره اگر سختش بود نباید ازدواج میکرد

خود داداشم کم اذیتم نمیکنهمیاد میشینه بالا سرم تو اتاق هی سر و صدا میکنه وسایلمو بهم میریزهزورت نمیر ...

از همه سختیایی که کشیدی بگذریم لحن صحبتت اصلا به یه دختر 18ساله نمیخوره

چقد عاشق شخصیتت شدم بخون بابا تموم کن بره همین یه ماه شب و روزتو یکی کنی فرهنگیان میاری هم بابات و رلت بت افتخار میکنن هم خودت راحت میشی میره پی کارش

حوصله داری ی سال دیگه زن باباتو تحمل کنی

با همه با لحن دوستانه و صمیمی صحبت میکنم اگر اختلاف سنیتون بام زیاده و صمیمانه صحبت کردم دلیل بر بی احترامی ندونین🩷🌱

بابام نمیذارهخیال میکنه ارومم چون ظاهرا همیشه اروم بودم اصلا حوصله بحث ندارم برم بگم اروم نیستم دلم ...

تو که تاالان فهمیدی که طرف جنبه ی احترام ومحبت رو نداره رویه تو عوض کن اون روتو نشوتش بده بزار ازت حساب ببره وقدرعافیت رو بدونه براچی بغلش می کنی آخه؟نترس نه پدرت په اون زن از هم طلاق نمیگیرن

اتفاقا من امشب براشون ایت الکرسی خوندم اروم بگیرن نمیخوام جداشن چون بابام مجبور میشه زن سوم بیاره شا ...

وای بابات خوش اشتهاست ها زن سوم چ خبره دیگه تو اون موقع کوچیک بودی نیاز به یکی داشتی زن بگیره الان دیگه زن میخواد چکار والله 

توام سعی کن درکش کنی سخته بچه یکی دیگه رو بزرگ کردن از اول مزاحمش بودی یه جورایی داداشت که گناهی ندا ...

این بچه بوده از اول می‌توانسته انتخاب نکنه مزاحم اصلی زندگی اونا زن باباشه

اگر بودنمان مرزهای زندگی کسی را وسعت داده،می ارزیم وگرنه که هیچ...
همیشه همینطوری بوده ب خداامروز زدم عصبی شدم میخواستم بگم ناراحتید شوهرم بدید ولی روم نشد از این حرفا ...

نه عزیزم آرامش خودتو حفظ کن اون بچه معصوم گناهی نداره ناراحتیتونو سرش دربیارید،برات دعا میکنم با آرامش کنکور قبول شی

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792