امشب جاری باردارم جوری وانمود کرد انگار من حالشو بد کردم

 ببينيد شما و همسرتون سالهاست كه ازدواج كرديد اصلا ايشون داماد نبودن كه بخوان اينقدر ريز در مورد گذشته ايشون تحقيق بشه اين نشونهء خوبى نيست

حرف نبريد و بياريد كه ضررش براى شماست

متوجه رفتار زشت جارى تون هستم مثل هميشه خانمانه رفتار كنين

شما از خود اين خانواده هستين و ايشون غريبه هستن و اين باعث ترس خيلى از رفتارهاى اشتباه ايشونه

بنظرم اشتباهه شما اينه كه با ايشون همراه مى شيد

واكنش نشون نديد فاصله تون رو بيشتر كنيد فقط همين

بازم هرطور خودتون صلاح مى دونيد

راستى خوشحال شدم كه بعد از مدتها پست گذاشتيد

موفق باشيد

فقط میتونم بگم جاریت ب شدت حسادت زندگیتو داره .... با وجود همه ی ثروتش و خانوادش بازم درون خبیثی داره ... و براش مثل یک افسانست که شوهرت بخاطر تو اینقدر تغییر کرده و حسادتش ب خاطر ارامش و عشقتون تو زندگیتونه .... 

وارد بازیش نشو ... سکوت کن تا بعد حاملگیش ... ولی بعدش اگر حرفی زد مثلا گفت شکر خدا حروم خور تو خانوادمون نداریم با صدای بلند برو از برادر شوهرت بپرس میگم شما تو خانوادتون حروم خور دارین ؟ اخه زنت خیلی روی این موضوع تاکید داره ... خلاصه تیکه های بزرگشو جار بزن اما جواب خودشو نده ... برسون ب گوش بقیه تا جمع کنه دهنشو 

همینکه ی جوابِ هرچند کوتاه، اما مرتبط با سوالش بهش میدی میشه همراهی کردن... 

+نگران شوهرت نیستی با زنها مراوده داره؟ 

-نه من به شوهرم اعتماد دارم... 

این ی جواب مرتبطه اون باز میتونه دنبال حرفو بگیره و بازم چرت و پرت بگه

وقتی سوالو پرسید ی چیز کاملااااا بی ربط بگو. 

مثلا راستی سرخیابون فلان مغازه باز شده... 

یا در حالت بهتر وقتی ی چیزی گفت یلحظه تو چشماش نگاه کن و رو برگردون

حرف زد جواب نده انگار دیواره نه ی ادم

حرفی زد بدون اینکه جوابی بدی بلند شو برو تو اشپزخونه، اتاق، سرکیفت کنار تلویزیون و هرجا... 

اونوقت بنظرت با اینکارا اون میتونه دنبال حرفو بگیره؟ 

چندبار ک این رفتارو ببینه با اینهمه حس منفی ک گرفته اصلا ازت دور میشه و سعی میکنه اونم بهت محل نده، ک اینجا چ بهتر ب نفع تو... 

تو جوابهات همش باعث میشه طرف بخواد بازم هرز بگه

(این درمورد همچین ادم بی‌شخصیتیه و گرنه اگر ی ادم حسابی بود امکان نداشت با جوابای کوتاهت دوباره دنبال حرفو بگیره) 

بعدم حتما صداشو ضبط کن ن برای اینکه ب شوهرت بدی گوش کنه یا بقیه، برای وقت مبادا که اگر زد ب در کولی بازی و فتنه گریِ بیشتر تو ی چیزی تو دستت داشته باشی... 

اینم بگم اینهمه سکوتت هرچند بخاطر عمو و خاله ات و انسجام خانواده شوهرت و پدرت باشه اما بنظرم دراینده بضرر خانواده دونفری خودت و شوهرت خواهد شد... 

سکوت و حرف زدن هردو مفیده اگر بجا باشه، ن اینکه همیشه سکوت کنی و فکر کنی عجب صبری دارم و چقدر کار دُرستم... 

یروزی صبرت لبریز میشه و جوری برون‌ریزی میکنی ک کسی باورش نمیشه ک برای چی هست. چون چیزی ندیدن جز مهربونی و ریاکاری جاریت با اعضای خانواده شوهر و یا حتی خانواده خودت... 

ن واقعا نظرم این نیست بگی شوهرت می‌ره دعوا اونم حاملس به قول تو ی اتفاقی ی ماه دیگه بیافته میندازه گردن شوهرت ولش کن اگه ادامه دار شد بگو فعلا همین روش که گفتن برو مکالمه شروع کرد بی محلی کن حرف بی مورد زد پاشو برو 

بنظر من همسرتونو تو ی شرایط ارومی قرار بده، بعدم ب هرطریقی ک خودتون بهتر بلدید اول قول بگیر ک ارامش خودشو حفظ کنه

(من دیدم ک میگید همسرم براش مهم نیست چ اتفاقی بیافته و اروم نمیمونه و...) 

اما ادما باید حداقل تو معدود مواردی خودشونو بتونن کنترل کنن و مخالف رفتار همیشگیشونو بروز بدن... شماهم باید از تمام توان و ریزه کاریهایی ک بلدید استفاده کنید تا ی واکنش یهویی و خیلی بد ب بار نیاد... 

حتما باهاشون صحبت کنید

ن طوری ک پیاز داغش زیاد بشه

ن طوری ک اصل مطلبو نگی و ی چیز بی اهمیت یا حساسیت زنانه بخواد جلوه کنه... 

بنظر منم حتما بگو حتمااا

ولی یجور بگو نره دعوا

عزیزم باورم نمیشه تا این حد ساده ای که به شوهرت نمیگی هیچی 

خب بگو همه ی چیزا رو 

اون می‌دونه تو به کسی نمیگی اینطوری پرروعه

از این گوش بشنو از اون گوش بیرون کن ،،،،اصلا هم کلامش نشو

عزیزم درسته جاری بدجنسه ولی اینجورحرف زدتم قشنگ نیست

ممکنه ی دخترمجردسن بالا بادیدن حرفات دلش بشکنه

درضمن ۳۲ اول جوانیه  پیرنیست

عزیزم ه تنها چیزی که میتونم بگم اینه که جاریت خیلی خیلی آشغاله و اصلا در حدی نیست که تو خودتو باهاش مقایسه کنی با چیزایی که گفتی  

ای کاش منم یکم از این اخلاق شما رو داشتم دور و بر منم یه عالمه از آدمای لنگه جاری لستارتر پره واقعا حالم داره به هم میخوره نمیدونم چجوری بابد از پسشون بربیام

👏👏👏