نه بابا از الان دیدت منفی نباشه بهشون. ازدواج شوخی نیست عزیزم. از لحظه عقد مسولیت خیلی سنگین مالی و روانی رو پسر و خانوادش هم میاد. بذار خوب همه جوانب رو بسنجن و با خیال شش دونگ بیان واسه عقد. ما برای برادرام از خاستگاری تا عقدشون شش ماه و یکی هم ده ماه طول کشید.
الان شما اصرار کنی صورت خوشی نداره
اوهوم متوجهم کاملا
اخه میدونی سابقه داره این رفتارشون
مثلا سه هفته قبل عید اومدن برای صحبت درباره مهریه.. تقریبا ب توافق رسیدیم ولی یجورایی اونا همش حرفشونو ب کرسی نشونده بودن.. فرداش ک مامانش زنگ‌زد مامانم خیلی محترمانه گفته بود ما یکم ناراحت شدیم از برخوردتون و حس کردیم همدلیتون با ما کمه.. اجازه بدین یکم فکر کنیم
بعد اینا فکر کرده بودن ک ینی منتفیه.. عقلشون نرسیده بود ک مثلا دوباره زنگ بزنن بگن چیکار کنیم ک اوضاع بهتر شه
ینی درکی از ناز کردن خانواده ی دختر و نازخریدن خانواده پسر ندارن
بنظرتون حق با ماست؟
آره حق داشت مادرت. تا قبل از عقد این داستانها طبیعیه. اوه اینقدر دعوا میشه سر مهریه ، باز میرن جلسه بعد میان و فلان.
الان شما با این آقا در ارتباطی یعنی از نظر شما اوکیه و خانواده ش هم میدونن.
اگر دختر خود من در موقعیت شما بود میگفتم فعلا ارتباط با آقا را کامل قطع نکن ولی صمیمی هم نشو . اگر تا یکی دو هفته دیگه اقدامی نکردن به آقای داماد یه اشاره ای بکن و بگو خانواده م بیشتر از این صلاح نمیدونن ما در ارتباط باشیم. و ایشون دیگه باید قطعی تکلیف را مشخص کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز