دو تا بچه رو فرض کن داخل شکم مادر
دو قلو هستن با هم خوشن حرف میزنن
میخورن
زمان تولد فرا میرسه
اولی نیاد بیرون گریه میکنه
دومی داخل شکم بی تابه میگه داداشم رو نبرید کجا رفتی
اولی میگه وای چه دنیای بزرگی مادرم این جاست
به دومی میگه داداش دنیا این بیرون هست
ما فکر میکردیم دنیا شکم مامانه
ما هم همینطوریم کنار گوشامون دنیای جدید منتظر ماست
اصل اون ور ما داریم مثل اسب های مسابقه برای موفقیت تلاش میکنیم