دیشب باباش از این گندمک شیرین ها خریده بود گذاشته بودم داشت میخورد عصری دور بر ساعت چهار پنج 😭😭😭😭 یهو پرید تو گلوووش😭😭😭😭داشت خفه میشد من دیدمش یهو صورت بچم کبووود شد نفسش بالا نمیاد جیغ میزدم تو سر خودم میزدم 😭😭😭😭خدااا نصیب کسی نکنه بخدا دستم از استرش دازه میلرزه یا امام حسین بچمو بهم دوباره برگردوند😭😭😭😭یا امام حسییین لحظه وحشتناکی رو دیدم بچم دور از جون من گفتم مرد باباش بچه رو دمر کرد پشتش میزد دلشو فشار داد نمیدونم چی یهو بالا اورد یا امام حسین بچم دوباره برگشت 😭😭😭😭ااگه اون چیزیش میشد من خودمو میکشتم 😭😭😭😭خدایا شکرت😭😭😭😭 هی بهش فکر میکنم هی گریم میگیره شوهرم میگه گریه نکن ب خیر گذشت خدایا شکرت😭😭😭ولی دعوام کرد میگه مواقع حساس داد نزن بیشتر هول میشم😭😭😭خوب شد باباش بوود وگرنه بچم از دستم میرفت یا خدا 😭😭😭
صدقه بدین
خدا رو شکر بخیر گذشت
مانور هایملیخ را سرچ کن یاد بگیر راست میگه شوهرت این مواقع باید نجات بدی نه جیغ
وای عزیزم🥲🥲🥲خداروشکر ک به خیر گذشت
مادر بودن همینه دیگه
اخی عزیزم
وقتی چیزی توی گلوی بچه میپره برعکسش کن
پاهاشو بگیر آویزونش کن بزن کف پاش
هرچی باشه میپره بیرون
خداروشکر به خیر گذشت حتما صدقه بدید ولو کم
صدقه بگردون دور سر بچه ات و زود برسون دست مستحق یا صندوق صدقه. اسفند هم دود کنه . وان یکاد رو بخون فوت کن به وجود بچه ات
من بچه ندارم ولی از نزدیک این صحنه رو دیدم کاملا درکتون میکنم
من فقط خودمو میزدم و نعره میکشیدم ... خدا بچه رو برگردوند .... خاک تو سرم هیچ کاری بلد نبودم از هولم ...
نمیدونم چند سالشه بچه تون ولی چیزای خطری ندید
خدا رو شکر
یه مرغی اگه دم دستتون هست براش سر ببر
خدا دوباره به شما بخشیدش
من داداشم اینجوری میشد یعنی گریه میکرد بعد کلا از حال میرفت و زود خوب میشد یه بار قشنگ دیگه نفسش بالا نیومد تا زنگ زدیم آمبولانس اومد قشنگ افتاده بود عین جنازه سیاهی چشمش رفته بود گفتم مرده دیگه که کم کم به هوش اومد
الان که تعریف کردی اون صحنه اومد تو ذهنم خیلی وحشتنااااک بود
خدارو شکر بخیر گذشت منم حالم بدشد
یاد بگیر تمرکز کنی موقع اتفاق
نه حیغ و داد الکی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز